همان کلام حقیقی است. و همچنین وقتی پیامبر(ص) (در عالم عقول) با ملائکه رتبه اعلا معاشرت میکرد آواز نگارش قلم آنها و القاء کلام آنان را میشنید، و کلام آنها (همان) کلام الله است که در محل های شناخت آنها فرونشسته و آن محل ها ذوات و عقول آن ملائکه است؛ زیرا آنها در مقام قرب قرار دارند، و روایت شده که پیامبر درباره خود در شب معراج حکایت نمود که به جایگاهی رسید که در آن آواز قلم های ملائکه را میشنید، سپس هنگامی که پیامبر (از معاشرت با ملائکه رتبه اعلا در عالم عقول) به میدان سرای ملکوت آسمانی (عالم مثال) فرو میآمد، برای او صورت آنچه (در عالم عقل) تعقل و مشاهده کرده در لوح جانش که در عالم الواح قدسی آسمانی (و هم رتبه با وجودات مثالی است) تمثل مییافت سپس از آن اثری به ظاهر (هم) میرسید و در این هنگام برای حواس (او) شبیه (حالت) سرگشتگی و حیرت و خواب پدید میآمد؛ به خاطر همان چیزی که دانستی که روح قدسی به علت جامعیتش نسبت به دو جانب (ملک و ملکوت) قوای ادراکی حسی را به کار میگیرد، منتها نه در امور زوال پذیر حیوانی بلکه در راه حرکت به سوی پروردگار سبحان؛ پس روح قدسی با آن قوا در راه شناخت و اطاعت حق تعالی، او را همراهی میکند و به ناچار وقتی خداوند او را با خطابی بدون حجاب بیرونی مورد خطاب قرار میداد، (خواه خطاب بدون واسطه یا به واسطه فرشته) و بر غیب آگاهی مییافت، در نگین نفس نبوی او، نگار (نگارستان) ملکوت و صورت جبروت نقش میبست و در نتیجه برای