صفحه ۹۱

بدن (امور مادی) رهایی یافت و از بند آن، از اتاق قالب آن و وطن طبیعت آن، بیرون آمد در حالی که به سوی پروردگار خویش مهاجرت دارد تا آیات بزرگش را مشاهده کند و از چرک گناهان و لذت ها و شهوت ها و وسوسه های سرکش و وابستگی ها (هم) پاک گردید، نور معرفت و ایمان به الله و ملکوت اعلی برای او پدیدار می‎شود و این نور هنگامی که شدید شد و به صورت جوهر (و امری قائم به ذات و پایدار) درآمد همان گوهر قدسی می‎باشد که در زبان (و اصطلاح) حکمت نظری در نزد حکماء "عقل فعال"، و در زبان (و اصطلاح) شریعت نبوی "روح قدسی" نامیده می‎شود؛ و به واسطه این نور شدید عقلی اسرار آنچه در زمین و آسمان است در روح انسانی می‎درخشد و توسط آن، حقایق اشیاء دیده می‎شود، همان گونه که به واسطه نور حسی که با چشم دیده می‎گردد شبح های مثالی اشیاء، آنگاه که برای آنها حجابی نباشد، در قوه باصره نمایان می‎شود. و حجاب در اینجا همان آثار مادی و مشغله های این مرحله پست تر و دنیاست؛ و سر آن این است که قلب ها و روح ها به حسب اصل فطرت و خلقت خود هنگامی که ظلمتی مانند کفر آن را تباه نسازد یا حجابی چون گناه و مشابه آن مانع آن نگردد، شایستگی پذیرش نور حکمت و ایمان را دارد، چنان که در سخن حق تعالی است که: (و طبع علی قلوبهم فهم لایفقهون) و (بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون) . پس وقتی که نفس از انگیزه های مادی و تاریکی های هوا و هوس و مشغولیت به اموری پست تر از آن مانند شهوت و غضب

ناوبری کتاب