نمی اندیشد. یا آیه را باید نوع دیگری از تفننات کلامی و بازی های زبانی دانست که در واقع خطاب به پیامبر نیست ولی جامه خطاب مستقیم پوشیده است. و مضمومنش همان است که در جای دیگر خطاب به مردم میگوید: (ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا...) .
بلی یک مراد را به ده صورت میتوان ادا کرد، و ای بسا کس را که صورت راه زد."
پاسخ:
اینکه گوینده ای که مخاطب خود را حاضر نمی بیند در کلام ذهنی و نجوای درونی و یا در نوشتاری با خود خطاب کند که: "بگو به دیگری یا دیگران که چنین است و چنان است" امری مقبول و متعارف به نظر میرسد؛ ولی در کلام لفظی صوتی که گوینده، مخاطب سخن خود را حاضر میبیند و با او مستقیم در گفتگو است چنین خطابی مقبول ومأنوس و متعارف نیست و موجب بشاعت در گفتار است. مثلا ممکن است کسی در پیش خود بگوید یا در نوشته اش خطاب به خود یادداشت کند که درباره فلان موضوع با زید چنین بگو، ولی وقتی با زید روبرو شد و خواست سخن خود را به او ابلاغ کند دیگر در مقام ابلاغ و در مقابل زید به خود نمی گوید که به زید چنین بگو!