تبیینی مقبول برای خطاب های "قل" در قرآن
سخن آقای دکتر:
نویسنده محترم در ادامه نوشته اند:
""قل"های قرآن هم قصه روشنی دارد. این از فنون سخن گفتن است که گوینده گاه به خود خطاب میکند، در حالی که مخاطب او به واقع دیگرانند. باز هم مولانا جلال الدین نمونه خوبی به دست میدهد وقتی در خطاب به خود میگوید:
هین بگو که ناطقه جو میکند ____ تا به قرنی بعد ما آبی رسد گرچه هر قرنی سخن آری بود ____ لیک گفت سالفان یاری بود...
یا در غزل های شمس:
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود ____ بگذرد از حد جهان بی حد و اندازه شود
و امثال آن. و این چه فرقی دارد با (قل هو الله احد) یا (قل تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم) (آل عمران، 64) یا (قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن) (اسرا، 110)؟."
سپس ایشان با اشاره به آیه شریفه: (ان کنت فی شک مما انزلنا الیک فاسئل الذین یقرؤون الکتاب من قبلک) (یونس، 94) میپرسند:
"آیا پیامبر در پیامبریش شک داشت ؟ ارتدکسی اسلامی که چنین