حالاتی که قبل از تحقق وحی رخ میدهد مادی باشد. ولی ظرف تحقق خود وحی، بدن مادی پیامبر(ص) یا نفس او به لحاظ تعلق و ارتباطش با بدن نیست؛ بلکه آن ظرف، مرتبه ذات مجرده نفس نبوی اعم از مرتبه عقل او از راه کشف معنوی و یا مرتبه مثال و خیال او از طریق کشف صوری میباشد. همان طور که در فصوص الحکم در فص یوسفی گفته شده است:
"ثم انه (ص) کان اذا أوحی الیه اخذ عن المحسوسات المعتادة فسجی و غاب عن الحاضرین عنده؛ فاذا سری عنه رد؛ فما ادرکه الا فی حضرة الخیال الا انه لایسمی نائما. و کذلک اذا تمثل له الملک رجلا فذلک من حضرة الخیال".
"هرگاه به پیامبر(ص) وحی میشد او از محسوسات عادی مادی ربوده و منصرف شده پس (روح او) لباس وجود مثالی یافته و از کسانی که نزد او حاضر بودند غائب میگشت؛ و پس از آن که حالت وحی از او برطرف میگردید به حالت عادی و توجه به عالم ماده برمی گشت. پس او (همانند شخص خواب) وحی را جز در عالم خیال درنمی یافت، منتها پیامبر(ص) (در هنگام وحی خواب نیست و) خوابیده نامیده نمی شود. و همچنین هنگامی که فرشته برای او متمثل میشد تمثل او در عالم مثال و خیال و ناشی از آن بود".
بدیهی است که کلام او ناظر به کشف صوری است که از نظر مرتبه، فروتر از کشف معنوی میباشد. وگرنه کشف معنوی با اتصال به عالم عقل و فراتر از آن تحقق مییابد.