صفحه ۵۸

است ؟ اگر این مراد باشد این معنا با هدفی که نویسنده محترم در پی آن است (و می‎خواهند بشری بودن و به دنبال آن خطاپذیری قرآن را نتیجه بگیرند) هماهنگ نمی باشد، خواه اینکه قرآن را کلام الله بدانیم و خواه آن را کلام پیامبر(ص) بپنداریم.

سخن آقای دکتر:

دانشمند محترم در ادامه مرقوم داشته اند:

"نمی دانم ناقدان در باب پدیده هایی چون مرگ و باران چه تحلیلی دارند. بارها در قرآن آمده است که خداوند خود جان ها را می‎ستاند (الله یتوفی الانفس حین موتها) (زمر، 42)؛ یا فرشته مرگ، قبض ارواح می‎کند (قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم) (سجده، 11)؛ یا فرشتگان جان مردم را می‎گیرند (توفته رسلنا) (انعام، 61). با این همه، تحلیل طبیعی و مادی مرگ با جان ستانی خداوند و ملک الموت هیچ منافاتی ندارد. مگر باران را هم خدا نمی فرستد و "انزال" نمی کند (و انزلنا من المعصرات ماء ثجاجا) (سوره نباء) و مگر بنابر روایات با هر قطره باران فرشته ای نازل نمی شود "والهابطین مع قطر المطر اذا نزل" (صحیفه سجادیه و تفسیر صافی)؟ حال آیا تبیین طبیعی نزول باران مگر دست خداوند را می‎بندد؟ و او را از صحنه طبیعت بیرون می‎کند؟ و اسناد باریدن باران به خداوند را بی معنا می‎سازد؟ مگر معنایش این نیست که او مبدأالمبادی است و در طول علل طبیعی قرار دارد و همه چیز به اذن و تدبیر او واقع می‎شود؟

ناوبری کتاب