است ؟ اگر این مراد باشد این معنا با هدفی که نویسنده محترم در پی آن است (و میخواهند بشری بودن و به دنبال آن خطاپذیری قرآن را نتیجه بگیرند) هماهنگ نمی باشد، خواه اینکه قرآن را کلام الله بدانیم و خواه آن را کلام پیامبر(ص) بپنداریم.
سخن آقای دکتر:
دانشمند محترم در ادامه مرقوم داشته اند:
"نمی دانم ناقدان در باب پدیده هایی چون مرگ و باران چه تحلیلی دارند. بارها در قرآن آمده است که خداوند خود جان ها را میستاند (الله یتوفی الانفس حین موتها) (زمر، 42)؛ یا فرشته مرگ، قبض ارواح میکند (قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم) (سجده، 11)؛ یا فرشتگان جان مردم را میگیرند (توفته رسلنا) (انعام، 61). با این همه، تحلیل طبیعی و مادی مرگ با جان ستانی خداوند و ملک الموت هیچ منافاتی ندارد. مگر باران را هم خدا نمی فرستد و "انزال" نمی کند (و انزلنا من المعصرات ماء ثجاجا) (سوره نباء) و مگر بنابر روایات با هر قطره باران فرشته ای نازل نمی شود "والهابطین مع قطر المطر اذا نزل" (صحیفه سجادیه و تفسیر صافی)؟ حال آیا تبیین طبیعی نزول باران مگر دست خداوند را میبندد؟ و او را از صحنه طبیعت بیرون میکند؟ و اسناد باریدن باران به خداوند را بی معنا میسازد؟ مگر معنایش این نیست که او مبدأالمبادی است و در طول علل طبیعی قرار دارد و همه چیز به اذن و تدبیر او واقع میشود؟