از این روایات و نظایر آنها استفاده میشود که قالب گیری و صورت بخشی معنایی که وحی میشود از سوی پیامبراکرم (ص) نیست بلکه همانند خود معنا از طریق مبدأ غیبی میباشد. مولد و فاعل دانستن پیامبر(ص) برای وحی علاوه بر اینکه محذور عقلی اجتماع نقیضین را - که به آن اشاره شد - دارد محذور دیگری را در مقام پیروی و عمل و هدف از وحی دارد؛ زیرا آن فرض، از قداست و علو رتبه وحی میکاهد و تعبد به آن را ضعیف مینماید. چرا که پیامبر(ص) هر چند به مقام "قاب قوسین او ادنی" رسیده است ولی به مقام اطلاق حق تعالی و رتبه وجود غیرمتناهی او نرسیده و نخواهد رسید و طبعا وحی مستند به او هم بر این اساس قداست و نزاهت و علو رتبت وحی مستند به حق مطلق و غیرمتناهی تبارک و تعالی را نخواهد داشت؛ و از این رو بود که اصحاب پیامبراکرم (ص) در برخی موارد از او سؤال میکردند که آنچه شما در این مورد میگویید سخن خدا و وحی است یا سخن خود شما، و اگر معلوم میشد سخن خدا و وحی است بی چون و چرا میپذیرفتند، و چنانچه بدین گونه نبود میدان را برای اعمال نظر خودشان باز میدیدند.
ان شاءالله موفق باشید.