صفحه ۳۹

همان مبدأ فاعلی است که مفهوم و صورتی مطابق با آن حقیقت را بر ذهن زلال مبدأ قابلی یعنی شخص مکاشف و وحی شده القاء و ابقاء می‎نماید. (سنقرئک فلا تنسی) سوره اعلی، آیه 6. و در واقع آن مفهوم و صورت ذهنی همان حقیقت کشف شده توسط مبدأ غیبی است که به علت برطرف شدن حالت کشف و شهود و رجوع نمودن شخص مکاشف به حالت عادی ضعیف شده و اثر عینی و خارجی خود را که در حالت کشف داشته از دست داده و به علم حصولی و مفهوم و صورتی ذهنی تبدیل شده؛ و این امری وجدانی است که شخص مکاشف به خودی خود آن را درمی یابد، همان گونه که ما آنچه را در خواب می‎بینیم و از آن حقیقتا لذت می‎بریم یا اندوه می‎کشیم پس از بیداری صورتی بی اثر از آن در ذهنمان باقی است و این صورت بی اثر باقیمانده عینا همان حقیقتی است که با علم حضوری در خواب کشف گردیده و در آن حال لذت بخش یا اندوهناک بوده است، یا مثل اشیائی که آن ها را با چشم خود حضورا می‎بینیم و با چشم برهم نهادن صورت آنها را که در خزینه ذهن و خیالمان داریم ادراک می‎نماییم. آنچه در هر دو حالت ادراک می‎شود حقیقتا یک امر است منتها یکی به خاطر حضور، با اثر است و عینی؛ و دیگری به خاطر غیبت، بی اثر و ذهنی. و از این رو حقیقت دریافت شده با کشف، با صورت ذهنی از آن که یکی هستند در کسی که به مقام شامخ نبوت و عقل کلی رسیده

ناوبری کتاب