صفحه ۲۶

حقیقت نمایان شده وجود ندارد و به اصطلاح او با علم حضوری، عین حقیقت را می‎یابد و ادراک می‎کند. و قهرا اگر کشف حقیقتا کشف باشد نه تخیل و گمان کشف، خطا و لغزش در آن امکان ندارد؛ زیرا در کشف، عین خارجی حقیقت در معرض دید شخص مکاشف و در حضور او قرار دارد نه صورت ذهنی از آن، و در حقیقت خارجی، خطا معنا ندارد.

3 - در طریقه تفکر و اندیشه، اراده و اختیار اندیشمند و متفکر پا درمیانی دارد، و او با خواست خود در طلب علت یا دلیل مطلب و تشکیل نظم بین معلومات خود برای رسیدن به مجهول علمی خود است؛ ولی در طریقه کشف، اختیار و اراده عاطل و باطلند و القاء علوم، قهری و نمایان شدن عین حقیقت برای مکاشف بدون اختیار و اراده اوست و او را از پس پرده، طوطی صفتش داشته اند و هرچه مرغ ازل به او نمایاند و گفت: بگو، او می‎گوید. به خاطر همین هم او یافته های خود را به مبدأ غیبی که حق تعالی یا امر پنهانی دیگری است مستند می‎سازد. و چنانچه در طریقه کشف، راه فکر و اراده و اختیار باز گردد و در هر مرحله ای - حتی در مرحله خیال و مثال - صورت بندی معنای عقلی و قالب گیری آن در الفاظ و عبارات مخصوص مثالی و خیالی به دست و اختیار و اندیشه ورزی شخص مکاشف و صاحب وحی و الهام باشد، اسناد آن دریافت با آن قالب مخصوص به خداوند یا هر مبدأ غیبی دیگر و نتیجتا خود را هیچ کاره دیدن در این عرصه، تناقض آشکار است؛ زیرا قوام راه کشف و شهود

ناوبری کتاب