پنداشته اند، و نه اینکه آن ها به طور کلی بی تأثیر برای پیدایش نتایج علمی بوده و تنها از باب جریان عادت و تعاقب اتفاقی امور و سبب نمایی آنها برای هم باشند چنان که اشعریان گمان داشته اند؛ بلکه تأثیر تفکر در حصول علم، برزخی بین آن دو چیزی است که این دو طائفه پنداشته اند که ما از آن برزخ، به تأثیر اعدادی و زمینه سازی تعبیر میکنیم.
ب - و گاهی انسان از راه تفکر و اندیشه و کسب و به دست آوردن اجزاء و عوارض و یا علت یا دلیل چیزی به آن چیز پی نمی برد بلکه بی اختیار و بدون اراده، ادراک و علم به آن برای انسان پدید میآید، نظیر کسانی که دارای قوه حداسه و نیروی ادراکی قوی هستند و بدون اینکه بیندیشند علت یا دلیل چیزی خود به خود برایشان آشکار میشود. این راه از دستیابی به علوم و معارف را که بدون زحمت فکر و اندیشه و از مواهب و عطایای الهی است نسبت به محل هائی که قابلیت دارند اصطلاحا کشف، به معنای عام آن که شامل وحی و الهام هم میگردد، نام نهاده اند؛ و البته اسامی خاص متفاوتی هم دارد که به لحاظ درجات گوناگونی است که این روش و راه دارد.
مبدأ غیبی افاضه علوم
در هر دو روش تفکر و کشف، افاضه کننده حقیقی علوم و معارف، مبدئی غیبی و غیر بشری است و در واقع جوشش علوم از بیرون به