تجرید نفس از ماده و دور شدن از تعلقات مادی است، که البته خود امری تشکیکی و به حسب نحوه پیدایش و سبب آن شدت و ضعف مییابد؛ و به طور کلی این ارتباط و در نتیجه ادراک متعاقب آن، به دو طریق اساسی ممکن است:
علوم کسبی و علوم کشفی
الف - گاهی انسان از روی اختیار و اراده و با اندیشه و تفکر و به دست آوردن اجزاء ذاتی یا عوارض و یا علت یا دلیل چیزی به آن پی میبرد؛ و این روشی است که اکثر انسانها در تحصیل علم و ادراک دارند. البته در این صورت گرچه انسان با اراده و اختیار خود میاندیشد و فکر میکند و در ذهن خود اجزاء و عوارض و مقدمات را پیدا و با آنها تعریف کرده یا قیاس تشکیل میدهد ولی فکر و اندیشه، علت تامه و ایجادی برای دسترسی به مطلوب علمی نیست و تنها زمینه ساز و علت اعدادی برای رسیدن به مطلوب است؛ اما پیدا شدن قهری علم و ادراک، به سبب مبادی غیبی کاملا عاری از ماده است و نهایتا به حق تعالی و عالم قدس که کلا منزه از ماده است مستند میباشد؛ همان طور که حکیم سبزواری (ره) در منظومه منطق فرموده است:
تحقیق چنین اقتضاء میکند که تفکر و اندیشه های ما برای نتایج علمی نه سبب تولیدی و علت تامه و ایجادی است چنان که معتزلیان