پاسخ:
تعارض علم و دین که قبلا هم به اختصار به آن پرداخته شد چیزی نیست که به راحتی بتوان آن را اثبات نمود؛ زیرا علم بشری معمولا یقین آور نیست و بر فرض یقینی بودن هم با خود دین در تعارض نیست، بلکه با فهم و درک از دین در تعارض است؛ و حقیقت نفس الامری دین غیر از فهم و درک از آن است. و فرمایش نویسنده محترم که: "اسلام مجموعه درک ها و تفسیرهایی است که تاکنون از اسلام شده است" سخن درستی نیست. آری آنچه وظیفه مفسران متون دینی میباشد تعمق و تأمل و کنکاش برای کشف مراد خاص و جدی شارع از طریق فهم صحیح متن با در نظر گرفتن اهداف کلی شرع است، و همان گونه که قبل از این نیز اشاره شد مراد جدی مراتبی دارد که کشف مراتب اولیه و پائین آن دیریاب و دشوار نیست. مثلا در "سماوات سبع" اجمالا و بدون تأمل، برای همه روشن است که مراد جدی گوینده از آن، مراتبی از هستی فراتر از این کره خاکی میباشد. و اگر بنا باشد آیه ای مانند این که مربوط به آسمان های هفت گانه است خطا باشد و مفاد و مقصود واقعی آن از علوم ناقص زمانه باشد و یا احتمال خطا و نقصان در آن روا باشد پس در مورد مسائل مهمتری چون مبدأ و معاد و بهشت و جهنم و جزئیات آنها و امور تعبدی که همه اموری فراتر از عالم ماده و هفت آسمان و دیگر امور مادی هستند