صفحه ۱۷۳

می‎داند، نفس در حدوث و پیدایش به لحاظ مرتبه ذات نیز مشمول قاعده مذکور است ولی طبق هرنظر، نفس پس از پدیدار شدن به وجود تجردی خود به لحاظ مرتبه ذات، در بقاء خود از ماده و احکام مادی و زمین و زمان، عاری و مجرد و بی نیاز است، و آن قاعده بدین لحاظ شامل آن نمی شود؛ وگرنه چنانچه به صرف اینکه نفس طبق نظر صدرالمتألهین جسمانیة الحدوث است به لحاظ مرتبه ذات هم مشمول قاعده باشد باید ارواحی را هم که روزی در دنیا به بدن تعلق داشته و با مرگ از آن جدا شده اند به خاطر اینکه جسمانیة الحدوث می‎باشند مشمول قاعده یاد شده بدانیم؛ در حالی که التزام به آن حکیمانه نیست.

2 - وحی کشف برتر و اتم است و کشف اعم از اتم و تام و معنوی و صوری، علم حضوری است، و علم هم اعم از حصولی و حضوری، امری مجرد است و ظرف تحقق آن هم که نفس عالم می‎باشد باید امری مجرد باشد؛ به خصوص بنابر مبنای "اتحاد علم و عالم و معلوم". و از این روست که گفته اند: "علم، حضور امر مجرد برای امر مجرد است".

براساس این دو مقدمه گفته می‎شود که:

هرچند بدن پیامبر و نیز نفس او به لحاظ مرحله حدوث و به لحاظ فاعلیت در کارهای مادی، مادی و مسبوق به ماده و مدت و مشمول قاعده مذکور است ولی طبق مقدمه اول، نفس او به لحاظ مقام ذات و در مرحله بقاء موجودی مجرد است؛ و طبق مقدمه دوم "موحی الیه" که ظرف وحی است باید مجرد باشد و در نتیجه نفس پیامبر(ص) به

ناوبری کتاب