صفحه ۱۶۴

بود. بقیه همه دائرمدار تجربه ها و واکنش های او بود. این معلم چنان مهیا و مجهز بود که نیک می‎دانست چه بکند و چه بگوید. و البته بشر بود، با همه احوال بشری. گاه دروس عالی می‎داد و گاه اسیر شاگردان شیطان می‎شد. گاه بر سر وجد می‎آمد و گاه دچار ملال می‎شد. گاه سخن را پست می‎کرد و گاه اوج می‎گرفت. چون زنبوری از همه چیز تغذیه می‎کرد: از کشف های متعالی معنوی و از پرسش ها و واکنش های شیطنت آمیز و خصمانه مخاطبان و از معلومات خود. و البته سر رشته نهایتا به مبادی عالیه و از آن جا به مبدأالمبادی و غایة الغایات می‎رسید که برگی بی اذن او از درخت نمی افتد و زنبوری بی وحی او عسل نمی دهد.

این همه آوازه ها از شه بود ____ گرچه از حلقوم عبدالله بود

البته قرآن محصول حالات ویژه پیامبر است، اما چنان نیست که هرچه در آن است فروتر از سخنان دیگر پیامبر باشد. آیا سوره (تبت یدا ابی لهب و تب ) در دلالت و عبارت و بلاغت، برتر از سخنان غیرقرآنی پیامبر است ؟ باری اینها دو مدل از وحی است: مدل من که با تجربه زنده پیامبر و با مابعد الطبیعه حکیمان مسلمان و تأویل عارفان سازگارتر است، و مدل شما که متعلق به جهانی اسطوره ای و مناسب با بینش اهل حدیث است. شما می‎گویید خدا همه کارها را به وساطت جبرئیل می‎کند. من می‎گویم همه کارها را به وساطت پیامبر می‎کند، پیامبری که جبرئیل هم جزئی از اوست. "تا که قبول افتد و چه در نظر آید"."

ناوبری کتاب