صفحه ۱۶۱

مراتب علم حق تعالی و اراده ذاتی و حادث او

سخن آقای دکتر:

جناب آقای دکتر سروش دامت توفیقاته تبیین نظریه خود را این گونه ادامه داده اند:

"آیا درست تر نیست که این قبض و بسط را در وجود پیامبر ببینیم که چون آموزگاری درمانگر (شفا و تعلیم را قرآن دو رسالت اصلی رسول می‎داند) برای دادن دروسی چند (همان نکته های حکمت و میوه های نبوت که او از فرط لبریزی و بهجت می‎خواست با دیگران در میان بگذارد - (یعلمهم الکتاب والحکمة) (جمعه، 2) و گشودن گره هایی چند (که دردمندانه و مشفقانه از آنها رنج می‎برد - (عزیز علیه ما عنتم) (توبه، 128) به بعث و انگیزش الهی پا به مدرسه اجتماع می‎گذارد و به تعلیم جاهلان و درمان بیماران می‎پردازد. دستمایه اصلی او همان جان پاک و زندگی پر آزمون و دل دردمند و خیال هنرمند اوست که جبرئیل را هم (به زبانی دینی) به آستانه عقل می‎کشاند و او را به رؤیت حقایق واپسین و بازخوانی تجربه های زندگی موفق می‎کند. حکایت حیات و جهان را که در چشم او اینک چهره دیگری یافته اند، با مخاطبان درمیان می‎گذارد و با بهجت و بلاغت تمام با آنان از کشف های تازه ای که نصیبش شده است سخن می‎گوید: از اینکه جهان را روشن می‎بیند و به روشنی می‎بیند که جهان بر پای خود نایستاده است، و همه چیز الهی است، و او همه جا حضور همه

ناوبری کتاب