صفحه ۱۴۶

باید موجودی دارای شعور و اراده و آگاه به ذهنیت مخاطب خود باشد، اعم از اینکه گوینده انسان یا موجودی دیگر باشد. و هیچ دلیلی هم بر این قائم نشده است که آن الفاظ و کلمات و واژه ها از خزانه خیال پیامبر برمی خیزند و معانی بی صورت را در آنجا به آغوش می‎کشند. و ادعای مکرر بر آن به بیان های گوناگون ارائه شده، جز مصادره و میان دعوا نرخ تعیین کردن نیست. بلکه مطابق با نظر حکیمان و تحقیق عارفان همان طور که پیامبر(ص) با اتصال به عالم عقل و فراتر از آن با کشف معنوی معانی را دریافت می‎کند همچنین با پیوند به عالم مثال منفصل و صور مثالی هم به واسطه جبرئیل یا بی واسطه او با کشف صوری، الفاظی که قالب آن معانی هستند به او القاء می‎شود؛ و درحقیقت پیامبر(ص) به علت اینکه وجود او کون جامع و جامع تمام نشئه های وجودی و بهره مند از تمام عوالم است، به لحاظ وجود ممتد و کشداری که دارد، با مرتبه عقل خود با عالم عقل متصل شده و با کشف معنوی معنا را می‎گیرد، و با مرتبه خیال متصل خود با عالم مثال و خیال منفصل مرتبط گردیده و با کشف صوری صور و الفاظ را دریافت می‎کند، و با مرتبه طبیعی و مادی خود هم که به عالم طبیعت و دنیا پیوسته است آنها را به مردم ابلاغ می‎نماید؛ و در عالم ماوراء طبیعت نه تنها معنا بلکه صورت تمام این امور بدون اختیار و اراده و کوشش او و بدون خلاقیت قوه خیال او بر او القاء می‎شود، وگرنه آنچه با قوه خیال پرداخته می‎شود از سنخ علم حضوری و وحی و کشف نیست. وحی همان گونه که نسبت به معنا

ناوبری کتاب