صفحه ۱۲۵

تجلی و ظهور دارد. و آن صورتی را هم که شخص مکاشف دیده، صورتی است که به لحاظ آمادگی و ظرفیت شخص مکاشف هویدا گشته است؛ همانند آینه ای که به مقدار شفافیت و با خصوصیتی که دارد چهره شخصی را که مقابل آن قرار می‎گیرد و وجود خارجی دارد نشان می‎دهد؛ پس ممکن است فرشته هم که وجود خارجی دارد در آینه شخص مکاشف به مقدار گنجایش آن بتابد. پس اگر شخصی مانند پیامبر آینه نفسش بسیار شفاف و براق و مستقیم بود و اعوجاج نداشت و از گزند تصرف قوه متخیله و خیال و مانند آن در امان بود فرشته هم با الفاظ و عبارات وحی همان گونه که در عالم مثال و خیال مطلق وجود دارد در عالم مثال و خیال مقید پیامبر نمودار می‎شود، و در حقیقت پیامبر به عالم مثال و خیال مطلق به طور کامل متصل می‎شود؛ و این همان وحیی است که حکماء و عرفا از آن به "وحی صریح" تعبیر می‎کنند و احتیاج به تأویل ندارد؛ چنان که اگر قوه متخیله در آن تصرف کند وحیی است که محتاج به تأویل است. و اساسا فص شیثی "فصوص الحکم" بیشتر ناظر به جهات قابلی و در مقام تبیین تأثیر قابلی اشیاء در عطایای الهی است.

و ثانیا: همان طور که تصریح عبارت نقل شده از "فصوص الحکم" است آن صورت مشاهده شده علم و معرفتی را القاء می‎کند که شخص مکاشف خودش آن را پیش از مشاهده آن صورت نداشت؛ پس شخص مکاشف علت فاعلی آن داده های علمی و معارف نیست، بلکه آن صورت مشاهده شده آنها را به او اعطاء و القاء کرده است.

ناوبری کتاب