تشبیه هم که مقتضای برهان و وحدت مطلقه حق تعالی میباشد همین است. و این جمع، اولویت تعیینی نسبت به طرح هر یک از تنزیه یا تشبیه دارد؛ بنابراین اسناد کلام به حق تعالی به طور مجاز نه تنها وجه موجه و ضرورتی ندارد، بلکه ضرورتا برهان برخلاف آن است و استناد قدوم، تأسف، تردد و مانند آن به خداوند متعال که در آیات و روایات وجود دارد نیز استناد به "ما هو له" و استنادی حقیقی میباشد.
کلام صدرالمتألهین در لزوم جمع بین تنزیه و تشبیه در اسناد کلام به حق تعالی
صدرالمتألهین (ع) در جلد یکم تفسیر خود ذیل آیه چهارم از سوره بقره، پس از نقل نظر طایفه ای از متکلمان که نزول قرآن را نزول مکانی و قهرا کلام الله و فرشته حامل آن را جسمانی دانسته اند، در نقد سخن آنها میفرماید:
"قد مر منا القول بأن کلام الله لیس مقصورا علی ما هو من قبیل الاصوات أو الحروف و لا علی ما هو من قبیل الاعراض مطلقا، الفاظا کانت او معانی؛ بل کلامه و متکلمیته یرجع الی ضرب من قدرته و قادریته، و له فی کل عالم من العوالم العلویة والسفلیة صورة مخصوصة".
"پیش از این گفتیم که: کلام الله منحصر به آنچه از قبیل صداها و حروف است یا از قبیل اعراض به طور کلی اعم از الفاظ یا معانی