پس براساس نامتناهی بودن وجود حق تعالی و تجلی آن در تمام مراتب هستی و نیز به لحاظ اینکه کلام که همان ابراز کننده مافی الضمیر است از جمله اموری است که میتواند در مراتب گوناگون هستی، وجودی همسان با آن مراتب داشته باشد، در مقام ذات حق تعالی کلام نفسی و در مرتبه فعل او در عالم عقل کلام عقلی و در مرتبه عالم مثال کلام مثالی و بالاخره در عالم ماده و طبیعت کلام مادی بشری یا غیربشری باشد، خداوند غیرمتناهی که در تمام مراتب هستی جلوه گر است و حضور دارد میتواند در همه آنها متکلم بوده و کلام داشته باشد: (و ما کان لبشر أن یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا) سوره شوری، آیه 51. و در مراتب فعل خود به صورت فرشته ای عقلی، جلوه گر شده یا به گونه فرشته ای مثالی، تجلی کرده و از بالا کلام عقلی یا مثالی را بر مرتبه عقل یا مثال پیامبر خود انزال نموده و او را هم به تبلیغ آن در عالم طبیعت مأمور بدارد؛ و هم انزال، انزال حقیقی باشد و هم کلام در عین استناد حقیقی خود به فرشته یا پیامبر به حق تعالی هم حقیقتا مستند باشد. و لازمه جمع بین تنزیه و