صفحه ۱۱۵

می‎گوید: (کلم الله موسی تکلیما) هم راه می‎رود (و قدمنا الی ما عملوا من عمل) (فرقان، 23)، هم عصبانی می‎شود (فلما آسفونا انتقمنا منهم) (زخرف، 55)، هم بر تخت می‎نشیند (الرحمن علی العرش استوی) (طه، 5)، هم دچار تردید می‎شود "ما ترددت کترددی فی قبض روح عبدی المؤمن"... . ولی اگر به معنا نظر کنیم، هیچ یک از اینها در حق او صادق نیست، آن که به حقیقت سخن می‎گوید محمد(ص) است که کلامش، از فرط قرب و انس، عین کلام خداوند است و اسناد تکلم به خداوند، همچون اسناد دیگر اوصاف بشری به او، مجازی است نه حقیقی، و تشبیهی است نه تنزیهی".

پاسخ:

مقتضای برهان و مستفاد از قرآن و روایات و کلمات محققین از حکماء و اهل عرفان این است که خداوند، وجود و موجودی غیرمتناهی است و طبعا وحدت او وحدت عددی نمی باشد، بلکه وحدت مطلقه حقه حقیقیه است که تار و پود نظام هستی را فراگرفته است و تمام موجودات، تشعشعات و تجلیات وجود غیرمتناهی او و از شئون وی می‎باشند؛ در عین اینکه او به لحاظ مرتبه ذات بی منتهایش به هیچ حدی محدود و مقید نمی باشد (چنان که مفاد قاعده بسیط الحقیقة کل الاشیاء و لیس بواحد منها می‎باشد)

ناوبری کتاب