واسطه گری کند و در پی آن پیامبر(ص) کلام حق تعالی را بدون واسطه میشنود، چنان که حضرت حق تعالی فرمود: (ثم دنی فتدلی...) ".
همان گونه که ظاهر کلام این دو حکیم بزرگ هم هست، نفس در مرتبه عقل و خیال، نسبت به صور معقوله و صور متخیله، قابل و منفعل یعنی گیرنده میباشد نه فاعل و تولیدکننده.
قابل بودن نفس برای تمام علوم کشفی، فکری، کلی، جزئی
ممکن است گفته شود که: تمام انسان ها اعم از پیامبر و انسان های عادی در ابتدا و به خودی خود نسبت به همه علوم خود اعم از علوم حضوری و حصولی با تمام مراتب آن، بالقوه میباشند و طبعا باید به فعلیت رسیدن آنان نسبت به آنها توسط یک مبدئی بیرون از نفس و جان آنها باشد؛ پس چه فرقی بین آنان و پیامبر وجود دارد؟ بر آن اساس باید همه انسان ها همانند پیامبران دانش های خود را از بیرون از قفسه نفس و جانشان دریافت کنند در حالی که بیشتر علوم از راه فکر و اندیشه و خلاقیت ذهن انسان ها پیدا میشود.
پاسخ این است که: آری؛ براساس برهان یاد شده، همه انسان ها علومشان از بیرون از نفس و جانشان بر نفسشان تراوش میکند و فکر و اندیشه و مانند آن، همان طور که در پاسخ اول هم گفته شد، همه علل اعدادی و زمینه ساز برای نزول باران علم میباشند؛ چنان که شیخ الرئیس (ره) هم فرموده است که نسبت دعا و زاری کردن به