والثانی باطن الثالث؛ فالشریعة واردة علیهم اما معارف کلیة اما من الله تعالی بلاوسطة او بواسطة واحد من الانوار المجردة و هم الملائکة المقربون بصورهم الاصلیة، و اما معارف جزئیة نوریة بواسطة النفوس المثالیة و هم الملائکة المجسمون فیلقون الیهم المعارف جزئیة بکلام مسموع او بنحو آخر، و أما المعارف الجزئیة الحسیة فحالهم فیه قریب من حال سایر الناس."
"انبیاء همان اولیائی هستند که فطرتا کامل میباشند و آنچه بر آنها در حال خواب یا بیداری از سوی حق تعالی وارد میشود سه بخش است: امور کلی نورانی (و مجرد که با کشف معنوی دریافت میکنند) و امور جزئی نورانی (مجرد که با کشف صوری ادراک مینمایند) و امور جزئی محسوس (مادی که از طریق قوا و حواس ظاهری احساس میکنند). بخش اول باطن بخش دوم، و بخش دوم باطن بخش سوم از علوم است. پس شریعت بر آنها وارد است یا به گونه معارف کلی که یا از سوی خداوند متعال بدون واسطه است یابه واسطه یکی از نورهای مجرد که همان ملائکه مقرب با صورت های اصلی خود میباشند، و یا به طور معارف جزئی نورانی توسط نفوس مثالی که همان ملائکه تجسم و تمثل یافته هستند که معارف را به طور جزئی به انبیاء به وسیله کلامی قابل شنیدن یا به گونه ای دیگر القاء میکنند؛ و اما معارف جزئی محسوس پس حال انبیاء درباره آنها نزدیک به حال دیگر مردمان است (که از طریق عادی آن را تحصیل مینمایند)".