را عفو کنند دیه ساقط میشود، ولی درجنینی که روح در آن دمیده شده بنابراحتیاط کفاره قتل بر او واجب است.
مساله 3271- اگر کسی زن حامله ای را بکشد و کشتن آن زن به مرگ جنین بینجامد، باید علاوه بر دیه زن دیه جنین راهم به تفصیلی که گفته شد بپردازد.
مساله 3272- اگر زنی از زنا آبستن شود جایز نیست بچه اش را سقط کند، هرچند روح در آن دمیده نشده باشد. وچنانچه پس از دمیده شدن روح آن را سقط نماید باید علاوه بر کفاره جمع دیه آن را هم بپردازد، و قدر متیقن از آن مقدار دیه کافر ذمی میباشد که در مساله «3256» بیان شد. و مصرف آن مصرف ارثی است که وارث ندارد و باید به دست امام معصوم (ع) یا - در زمان غیبت - به فقیه جامع الشرایط برسد.
دیه جراحات:
مساله 3273- اگر کسی پوست سر یا صورت مسلمانی را پاره کند باید یک شتر به او بدهد، و اگر به گوشت برسد وقدری از آن را هم ببرد باید دو شتر بدهد، و اگر مقدار زیادی از گوشت را پاره کند باید سه شتر بدهد، و اگر به پرده نازک روی استخوان برسد چهار شتر، و اگر استخوان نمایان شود پنج شتر، و اگر استخوان بشکند ده شتر، و اگر بعضی ازاجزای استخوان جا بجا شود پانزده شتر، و اگر به پرده مغز سر برسد باید سی و سه شتر بدهد. و ظاهرا شترخصوصیت ندارد، بلکه مقصود از یک شتر یک صدم دیه کامل است، پس دهنده میتواند دیه را از اقسام دیگر مانندطلا و نقره انتخاب نماید، هرچند احوط انتخاب شتر است.
مساله 3274- اگر کسی به صورت شخصی سیلی یا چیز دیگری بزند به طوری که صورت او سرخ شود، باید یک مثقال و نیم شرعی طلای سکه دار - معادل "5/184» گرم طلا - به او بدهد، و اگر سبز و کبود شود سه مثقال - معادل "10/368» گرم طلا - و اگر سیاه شود باید شش مثقال - معادل "20/736» گرم طلا - به او بدهد. و اگر جای دیگر بدن کسی را غیر از سر و صورت به واسطه زدن سرخ یا کبود و یا سیاه کند، باید نصف آنچه را گفته شد بدهد.
حکم مواردی که دیه تعیین نشده است:
مساله 3275- آنچه در مسائل گذشته گفته شد قسمتی از دیه هایی است که از طرف شرع مقدس اسلام تعیین شده است، و هرکس بخواهد بر همه قسمتها اطلاع یابد باید به کتابهای مفصل