مساله 3209- اگر مفسد و محارب قبل از دستگیری توبه نماید حد بر او جاری نمی شود، ولی چنانچه قتلی انجام داده یا جراحت و یا ضرر مالی به کسی وارد نموده است باید از عهده آن برآید.
احکام مرتد:
مساله 3210- مسلمانی که منکر خدا یا پیامبر (ص) شود، یا حکم ضروری دین را - یعنی حکمی که مسلمانان جزودین اسلام میدانند مثل وجوب نماز و روزه - با توجه به اینکه جزو دین است انکار کند به نحوی که منکر شدن آن حکم به انکار خدا یا پیامبر (ص) برگردد "مرتد" است، همچنین است اگر منکر معاد شود یا از نظر اعتقادی از خوارج یا نواصب و یا غلات گردد، ولی اگر کسی ضروری بودن بعضی از احکام ضروری دین برای او ثابت نشده باشد و براساس وجود شبهه آن را انکار نماید (به عنوان مثال وجوب نماز را منحصر به صدر اسلام بداند یا حجاب را از واجبات نداند و بر همین اساس آن را انکار نماید) مرتد نمی شود و حکم ارتداد در مورد او جاری نمی گردد. ؛مساله 3211- در حکم به ارتداد "بلوغ"، "عقل"، "اختیار" و "قصد" معتبر است. همچنین باید انکار او از روی "جحد وعناد" باشد؛ بنابراین حکم ارتداد در مورد کسی که در مسیر تحقیق از براهین عقلی استفاده می کند و احیانا به نتیجه دیگری دست می یابد جاری نمی شود. و بعید نیست گفته شود پدیده ارتداد در صدر اسلام از بعضی توطئه های سیاسی علیه اسلام و جامعه مسلمانان حکایت می کرده و صرفا به خاطر تغییر عقیده و اظهار آن نبوده است.
مساله 3212- مرتد بر دو قسم است: ؛
الف - "مرتد فطری"، یعنی مسلمان زاده ای که پس از گرایش به اسلام کافر شود. و در مسلمان زاده بودن کافی است که پدر یا مادر او مسلمان باشد. ؛
ب - "مرتد ملی"، یعنی کافر زاده ای که پس از گرایش به کفر اسلام را اختیار کند و دوباره کافر شود.
مساله 3213- اگر مرتد فطری مرد باشد، به محض کافر شدن همسرش از او جدا میشود و احتیاج به طلاق ندارد وباید عده وفات نگه دارد و پس از عده میتواند شوهر کند، اموال و دارایی او هم پس از پرداخت بدهیهایش بین ورثه مسلمان او تقسیم میشود، و از طرف حاکم شرع - پس از اطلاع و ثبوت ارتداد - به اعدام محکوم میگردد. و توبه وبازگشت او به اسلام به حسب ظاهر پذیرفته نیست و نقشی در حفظ جان و برگشت زن و اموال او ندارد، ولی واجب نیست ارتداد خود