مردم و برهم زدن نظم اجتماعی یا ترور اشخاص و یا غارت دارایی مردم آشکارا به آنان یورش آورد، و یا به منزل، مغازه و یا محل کار آنان هجوم آورد و آن را به آتش بکشد "محارب و مفسد" است، خواه مرد باشد یا زن، در شب باشد یا روز، در شهر و روستاباشد یا در صحرا و بیابان و یا در دریا.
مساله 3204- کیفر محارب برابر آیات قرآن کریم و احادیث "کشتن" یا "به دار آویختن" یا "بریدن دست راست و پای چپ" و یا "تبعید از شهر محل سکونت" است، و احتیاط مخصوصا در زنان این است که کیفر افراد مناسب با جرم آنان تعیین شود. بنابراین اگر با سلاح یورش آورده و کسی را کشته باشد او را بکشند، و اگر فقط مال مردم را غارت کرده مال را از او پس بگیرند و دست راست و پای چپ او را قطع کنند، و اگر کسی را مجروح کرده پس از قصاص تبعیدش کنند، و اگر هم مال مردم را غارت کرده و هم کسی را کشته، پس از گرفتن مال دست و پای او را قطع کنند و سپس او را قصاص نموده و به دار آویزند، و اگر یورش آورده ولی موفق به کاری نشده فقط تبعیدش کنند، و اگر خواست به بلاد کفر فرارکند جلوی او را بگیرند.
مساله 3205- حد اقل مدت تبعید محارب یک سال است، و باید به مردم آن شهر توجه دهند که با او معاشرت نکنندو او را در محاصره اقتصادی و اجتماعی قرار دهند. و از بعضی اخبار و احادیث استفاده میشود که "حبس" به جای "تبعید" کافی است.
مساله 3206- ملاک در محارب و مفسد بودن تصمیم فاعل بر افساد و صدق عرفی انتساب فعل به اوست، هرچند به نحو تسبیب باشد. بنابراین اگر در کنار فاعل مباشر یا سبب ضعیف سبب قویتری وجود داشته باشد، صدق مفسد ومحارب بر افراد ضعیف و زیردست که از خود تصمیم ندارند نوعا محل اشکال است. و با اندک شبهه ای در تصمیم فاعل بر افساد یا صدق عرفی انتساب، حد مفسد بر او جاری نمی شود، هرچند از طرف حاکم شرع تعزیر و مجازات واگر قاتل باشد قصاص میشود.
مساله 3207- در مواردی که دانسته شود یا احتمال داده شود عمل شخص ناشی از ضرورت اقتصادی و یا فقرفرهنگی او بوده و تصمیم او بر افساد جامعه و ضربه زدن به حیثیت عمومی و کیان فرهنگی یا سیاسی و یا اقتصادی اسلام و مسلمین محرز نباشد، صدق عنوان "مفسد" معلوم نیست.
مساله 3208- محاربه و افساد با اقرار متهم یا شهادت دو مرد عادل ثابت میشود، و احتیاط آن است که دو بار اقرارنماید. و شهادت افراد محارب علیه یکدیگر، و کسانی که مالشان غارت شده به نفع یکدیگر پذیرفته نمی شود.