بعد از اقامه بینه توبه نماید حد از وی ساقط نمی شود.
حد سرقت:
مساله 3194- اگر کسی با شرایطی که در مساله بعد گفته میشود دزدی کند، پس از ثابت شدن نزد حاکم شرع علاوه بر رد مالی که دزدیده در مرتبه نخست چهار انگشت دست راست او را از بیخ میبرند و کف دست و انگشت شست اورا باقی میگذارند، و درمرتبه دوم پای چپ را از وسط قدم میبرند و پاشنه پا را باقی میگذارند، و در مرتبه سوم به حبس ابد محکوم میشود و مخارجش را اگر ندارد از بیت المال میپردازند، و اگر برای بار چهارم در زندان سرقت کندبه اعدام محکوم میگردد. و اگر چندین مرتبه دزدی کرده و حد جاری نشده است فقط یک مرتبه حد جاری میشود.
مساله 3195- شرایط اجرای حد سرقت ده چیز است:
1 و 2 و 3 - اینکه سارق بالغ و عاقل باشد و به اختیار خود دزدی کند.
4 - مال دزدی حداقل معادل یک چهارم دینار - یعنی چهار نخود و نیم طلای سکه دار برابر «0.864» گرم طلا - باشد.
5 - بداند مالی که برمی دارد مال مردم است، پس اگر اشتباه نماید و خیال کند مال خود اوست حد جاری نمی شود، هرچند ضامن است.
6 - خود او در مالی که دزدیده شریک نباشد، پس اگر کسی از مال مشترک نظیر بیت المال یا غنائم جنگی به اندازه سهم خود یا کمتر سرقت نماید، هرچند گناه کرده ولی حد بر او جاری نمی شود، اما اگر بیش از سهم خود سرقت نماید ومقدار زاید به حد نصاب برسد حد بر او جاری میشود.
7 - مال در جایی محفوظ و دربسته باشد و او حفاظت آنجا را از بین ببرد، مثل اینکه قفل را باز کند یا بشکند یا دیوار راخراب یا سوراخ کند و یا از دیوار بالا رود. پس اگر دیگری در را باز کند و او مال را ببرد، و یا در اماکن عمومی مالی راببرد حد جاری نمی شود، هرچند او را تعزیر میکنند.
8 - به طور مخفیانه مال دیگری را ببرد، پس اگر ظالمی به زور و به طور علنی در را باز کند و مال را ببرد، یا به زور مال رااز صاحبش بگیرد یا از دست او برباید، و یا در مال امانت تصرف کند و پس ندهد دست او را نمی برند، هرچند ضامن است و تعزیر هم میشود.
9 - اضطرار و ناچاری او را به دزدی وادار نکرده باشد، پس اگر کسی به عنوان مثال در زمان قحطی و کمبود، موادغذایی مورد نیاز را بدزدد دست او را نمی برند.