را ادا کرده باشد، در این صورت نیز مدعی (طلبکار) باید قسم یاد کند.
مساله 3126- اگر مدعی در جلسات دادگاه حضور پیدا کند و اقامه بینه نماید ولی منکر با امکان حضور عمدا حاضرنشود و احضار او نیز ممکن نباشد، قاضی پس از اعلام به منکر میتواند حکم غیابی صادر کند.
مساله 3127- هرگاه با حکم قاضی بدهکاری کسی ثابت شود، چنانچه قدرت بر ادای دین داشته باشد و از پرداخت آن خودداری کند قاضی میتواند او را زندان کند تا حاضر به ادای دین خود شود، ولی اگر قدرت پرداخت آن را نداردباید به او مهلت داده شود و زندانی کردن او جایز نیست.
مساله 3128- هرگاه خطای قاضی در تشخیص حکم قبل از اجرای آن ثابت شود حکم او قهرا نقض میشود، و اگرپس از اجرا ثابت شود باید جبران گردد. به این شکل که اگر ضرر جانی یا مالی به محکوم وارد شده از بیت المال تامین گردد، و اگر خسارت آبرویی بوده اعاده حیثیت شود.
مساله 3129- هرگاه بعد از قضاوت ثابت شود که قاضی دارای شرایط قضاوت نبوده یا حکم او خلاف کتاب و سنت بوده حکم او نقض میشود، و اگر ضرری به کسی وارد شده چنانچه قاضی مقصر بوده یا کوتاهی کرده باشد بایدخودش جبران خسارت نماید، و در غیر این صورت از بیت المال جبران گردد.
مساله 3130- از آنجا که هدف از قضاوت در اسلام احقاق حق و اجرای عدل است، چنانچه قاضی منصوب نزد هریک از طرفین دعوی متهم به خطا یا کوتاهی در تحقیق شود بنابراقوی هر کدام از طرفین میتواند تحقیق مجدد وتجدید محاکمه در یک دادگاه عالی را تقاضا نماید، بخصوص اگر مورد دعوی از امور مهم - نظیر جان مسلمان یا مال وناموس او و یا حیثیت مذهب و دین - باشد. و دادگاه عالی موظف است پس از بررسی مستندات حکم و صفات قاضی، حکم او را تنفیذ و یا نقض نماید.
شرایط شاهد و بینه:
مساله 3131- "شاهد" باید بالغ، عاقل، مومن، عادل و حلال زاده باشد، همچنین باید متهم نباشد که برای دفع ضرری از خود یا به دست آوردن نفعی برای خود شهادت میدهد، و نیز شاهد در بعضی موارد باید مرد باشد. و در صورتی جایز است شهادت دهد که به مورد آن یقین داشته باشد، پس شهادت همراه با ظن و تخمین جایز نیست.
مساله 3132- شهادت شاهد عادلی که با دیگری دشمنی دارد در مورد او قبول نمی شود،