بنابراحتیاط واجب "مجتهد بودن"، بلکه بنابراحتیاط"اعلم بلد"(اعلم بلد) به کسی میگویند که در شهری که میخواهد قضاوت کند از همه عالمتر باشد. یا "منصوب از طرف اعلم" باشد. همچنین بنابراحتیاط دارای "بینایی چشم" و "حافظه خوب" باشد وفراموشکار نباشد.
مساله 3099- شرایط و صفات معتبر در قاضی از راه وجدان و شناخت شخصی یا شهرت مفید علم و یا شهادت دوشاهد عادل تشخیص داده میشود، همان گونه که اجتهاد قاضی با شهادت اهل خبره عادل ثابت میشود.
مساله 3100- کسی که خود مجتهد نیست بنابراحتیاط واجب نمی تواند با اتکا به فتوای مجتهد دیگر قضاوت و حکم نماید، هرچند به نیابت از او باشد. ولی جایز است نزاع و اختلاف بین دو طرف را با اصلاح و کدخدامنشی حل وفصل نماید.
مساله 3101- کسی که به نظر خودش دارای شرایط قضاوت نیست حرام است متصدی آن شود، هرچند دیگران او راواجد شرایط بدانند.
مساله 3102- مراجعه به کسی که شرایط قضاوت را ندارد حرام است، مگر اینکه برای گرفتن حق مشروع خود ناچارباشد، بخصوص اگر مراجعه نکردن صاحب حق را در تنگنا و مشقت زیاد قرار دهد.
مساله 3103- کار قضاوت برای کسانی که صلاحیت آن را دارند واجب کفایی است، و در صورتی که قاضی واجدشرایط نباشد واجب عینی میشود.
مساله 3104- کسی که قضاوت بر او واجب عینی نیست میتواند از بیت المال حقوق بگیرد، هرچند بهتر است درصورت عدم نیاز نگیرد. و چنانچه کار قضاوت بر او واجب عینی باشد در صورت نیاز میتواند حقوق بگیرد، و اگر نیازندارد بنابراحتیاط نگیرد، ولی برای انجام کارهای تشریفاتی و ثبت و ضبط احکام، حقوق گرفتن مانعی ندارد.
آداب قضاوت:
مساله 3105- قاضی در قضاوت خود باید آزاد و مستقل باشد و متکی به فتوایی باشد که ماخوذ از کتاب و سنت است، و از هیچ ناحیه ای مجبور نباشد، دقت و بی طرفی را کاملا رعایت کند و با عجله قضاوت نکند. از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: "زبان قاضی میان دو حبه آتش است تا وقتی که قضاوت کند، پس یا به طرف بهشت و یا به طرف آتش میرود".وسائل الشیعه، کتاب القضاء، باب 2 از ابواب (آداب القاضی)، حدیث 3.
مساله 3106- بر قاضی واجب است که در جلسه دادگاه در برخوردهای ظاهری خود - همچون