است که وصیت کننده از وصیت خودبرنگردد، وگرنه حقی به آن چیز ندارد.
مساله 2995- کسی را که وصیت میکنند چیزی به او بدهند بنابرمشهور باید هنگام وصیت وجود داشته باشد، پس اگر وصیت کنند به بچه ای که ممکن است فلان زن حامله شود چیزی بدهند وصیت باطل است. ولی اگر وصیت کنندبه بچه ای که در رحم مادر است چیزی بدهند - اگرچه هنوز روح نداشته باشد - وصیت صحیح است، پس اگر زنده به دنیا آمد باید آنچه را که وصیت شده به او بدهند، و ولی او هم بنابراحتیاط واجب باید برای او قبول نماید، و اگر مرده به دنیا آمد وصیت باطل میشود، و آنچه را که برای او وصیت شده وارثان میان خودشان قسمت میکنند.
مساله 2996- کاری را که برای آن وصیت میکنند باید جایز و حلال باشد، پس اگر وصیت کند پولی را صرف کمک به ظالم یا ترویج باطل نمایند وصیت او صحیح نیست.
مساله 2997- "حقوق واجب الهی" مانند: حج، خمس، زکات و مظالم و "حقوق مردمی" را باید از اصل دارایی میت برداشت، هرچند میت برای آنها وصیت نکرده باشد. ولی اگر وصیت کرده آنها را از ثلث مال بدهند لازم نیست ازاصل مال بدهند، مگر اینکه ثلث مال کافی نباشد. و "واجبات بدنی" مانند: نماز و روزه اگر وصیت نکرده یا ثلث مال کافی نیست و پسر بزرگتر یا وارث دیگری که عهده دار آنها باشد نیز در بین نیست، بنابراحتیاط باید از سهم ارث وارثهایی که صغیر نیستند داده شود.
مساله 2998- اگر مال میت از بدهی و حج واجب و حقوقی که مثل خمس و زکات و مظالم بر او واجب است زیادبیاید، چنانچه وصیت کرده باشد که ثلث یا مقداری از آن را به مصرفی برسانند باید به وصیت او عمل کنند، و اگروصیت نکرده باشد آنچه میماند مال ورثه است.
مساله 2999- از مال میت ابتدا کفن او و بعد بدهیهای او - خواه مردمی باشد یا مانند زکات و خمس الهی باشد - برداشته میشود، و بعد از یک سوم باقیمانده وصیتهای او انجام میشود، و سپس دو سوم باقیمانده به وارثان میرسد.
مساله 3000- وصیت به مقدار یک سوم دارایی میت صحیح است و نسبت به زائد بر آن وقتی صحیح است که وارثان میت آن را اجازه کنند، پس اگر مالی را که وصیت کننده برای مصرف خاصی معین کرده از یک سوم دارایی اوبیشتر باشد، چنانچه وارثان کبیر حرفی بزنند یا کاری کنند که معلوم شود وصیت را اجازه داده اند وصیت صحیح است، و تنها راضی بودن آنان کافی