مساله 2591- دختر باکره ای که به حد بلوغ رسیده و رشیده است - یعنی رشد فکری و جسمی داشته و مصلحت خود را تشخیص میدهد - اگر بخواهد ازدواج کند بنابراحتیاط واجب باید از پدر و یا در نبودن او از جد پدری اجازه بگیرد، و اجازه مادر و برادر شرط نیست. و اگر پدر و جد پدری در دسترس نیستند، به طوری که نمی توان از آنان اجازه گرفت و دختر نیاز به شوهر دارد اجازه گرفتن از آنان لازم نیست. همچنین اگر دختر رشد فکری و جسمی داشته وبخواهد با شخصی که در نظر شرع و عرف کفو(کفو) به زن و مردی گویند که علاوه بر تساوی در دین و مذهب حق در شئون خانوادگی و اجتماعی هم سطح و یا نزدیک به هم باشند. او میباشد ازدواج کند و پدر یا جد پدری بهانه تراشی و سخت گیری کرده و اجازه نمی دهند، اجازه آنان لازم نیست، ولی اگر پدر یا جد پدری نیز مورد دیگری را که شرعا و عرفا کفو اومی باشد پیشنهاد میکنند احوط آن است که از آنان اجازه بگیرد.
مساله 2592- دختری که باکره نیست چنانچه بکارتش به واسطه شوهرکردن از بین رفته باشد لازم نیست از پدر یا جدپدری اجازه بگیرد، ولی اگر به واسطه پریدن یا مانند آن از بین رفته باشد باید از آنان اجازه بگیرد، بلکه اگر - نعوذ بالله - به واسطه زنا هم از بین رفته باشد احوط آن است که اجازه بگیرد.
مساله 2593- اگر دختر مسلمان باشد ولی پدر یا جد پدری او مسلمان نباشند لازم نیست از آنان اجازه بگیرد.
مساله 2594- در عقد دائم و موقت زن و مرد دو رکن اصلی عقدند و باید هنگام عقد معین و و درعقد دائم اگر نامی از مهر برده نشود عقد صحیح است، هرچند شوهر پس از مشخص باشند. نزدیکی "مهر المثل" یعنی مهری مانندمهر زنهای همانند او را بدهکار است.
مساله 2595- "مهر" اندازه معینی ندارد و میتوان هرچیز حلالی را که ارزش داشته باشد - کم باشد یا زیاد، عین باشدیا منفعت - مهر قرار داد، و از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرموده اند: "بهترین زنان امت من زنی است که از همه زیباترو از همه کم مهرتر باشد"وسائل الشیعه، کتاب النکاح، باب 52 از ابواب (مقدمات النکاح و آدابه)، حدیث 3. .
مساله 2596- بهتر است مهر زنان مومن مطابق "مهر السنه" باشد، یعنی مهری که پیامبر اکرم (ص) برای هر یک اززنان و دختران خود از جمله حضرت فاطمه زهرا قرار دادند. و آن پانصد درهم نقره سکه دار است که وزن هر درهم "12/6» نخود میباشد و جمعا "262/5» مثقال