صفحه ۳۷۴

مسائل صلح

"صلح" آن است که انسان با دیگری توافق کند که مقداری از مال یا سود مال خود را ملک او کند، یا از طلب یا حق خودبگذرد تا او هم مقداری از مال یا سود مال خود را به او واگذار نماید، یا از طلب و حق خود بگذرد، بلکه اگر بدون آنکه عوضی بگیرد مقداری از مال یا منفعت مال خود را به کسی واگذار کند، یا به عنوان صلح از طلب یا حق خود بگذرد وطرف هم قبول کند صلح صحیح است.

مساله 2103- صلح عقد مستقلی است و احکام مخصوص به خود را دارد، هرچند برحسب موارد مختلف فایده فروش یا هبه یا ابرا ء یا اجاره و یا عاریه بر آن مترتب شود.

مساله 2104- صلح صیغه مخصوصی ندارد و با هر زبانی مقصود خود را بفهمانند کافی است.

مساله 2105- در دو طرف صلح "بلوغ"، "عقل"، "اختیار"، "قصد" و "سفیه نبودن" شرط است، پس صلح نابالغ یادیوانه یا کسی که از روی ناچاری صلح می‎کند یا قصد صلح ندارد و یا کسی که اموالش را در کارهای بیهوده مصرف می‎کند صحیح نیست. همچنین حاکم شرع نباید آنان را از تصرف در اموالشان منع کرده باشد.

مساله 2106- اگر انسان مقدار بدهی خود را بداند و طلبکار او نداند، چنانچه طلبکار طلب خود را به کمتر از مقداری که هست صلح کند - مثلا ده هزار تومان طلبکار باشد و طلب خود را به پنج هزار تومان صلح نماید - زیادی برای بدهکار حلال نیست، مگر آنکه مقدار بدهی خود را به او بگوید و او را راضی کند، یا به گونه ای باشد که اگر می‎دانست باز هم به آن مقدار صلح می‎کرد، یعنی زیادی را گذشت می‎نمود.

مساله 2107- مصالحه دو چیزی که از یک جنسند و وزن آنها معلوم است در صورتی صحیح است که وزن یکی ازدیگری بیشتر نباشد، و اگر وزن آنها معلوم نیست و احتمال زیادتر بودن یکی از دیگری باشد، صحت صلح آنها محل اشکال است.

ناوبری کتاب