صفحه ۳۵۹

صاحب آن را نمی شناسد و امکان شناسایی هم ندارد، باید به اجازه حاکم شرع از طرف صاحبش صدقه بدهد، ولی اگر چیزی را که گرفته مال خود بچه باشد بایدبه ولی او برساند، و اگر او را پیدا نکرد به حاکم شرع بدهد.

مساله 2034- در موردی که معامله با بچه صحیح نیست اگر جنس یا پولی که به بچه داده شده از بین برود، نمی توان از بچه یا ولی او مطالبه کرد.

سوم - آنکه خریدار یا فروشنده سفیه نباشد، و "سفیه" کسی است که معمولا دارایی خود را در کارهای بیهوده مصرف می‎کند و کارهای او در نظر عرف عاقلانه نباشد.

مساله 2035- اگر فروشنده یا خریدار سفیه باشد، در صورتی که ولی او معامله را اجازه نماید صحیح می‎شود.

چهارم - حاکم شرع خریدار یا فروشنده و یا هر دو را از تصرف در اموالشان منع نکرده باشد.

پنجم - انگیزه جدی آنها خرید و فروش باشد، بنابراین اگر به شوخی بگوید کالای خود را فروختم معامله باطل است.

ششم - کسی آنان را به معامله مجبور نکرده باشد.

مساله 2036- اگر خریدار یا فروشنده را به معامله مجبور کنند، چنانچه بعد از معامله راضی شود و بگوید راضی هستم معامله صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که دوباره صیغه معامله را بخوانند.

هفتم - هریک از خریدار و فروشنده صاحب کالا و پول باشند، یا همانند "پدر یا جد پدری شخص نابالغ" و "وکیل درمعاملات" اختیار مال در دست آنان باشد.

مساله 2037- اگر انسان مال کسی را بدون اجازه او بفروشد، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضی نشود و رد کندمعامله باطل است.

مساله 2038- پدر و جد پدری کودک در صورتی می‎توانند مال او را بفروشند که برایش مفسده ای نداشته باشد، بلکه بنابراحتیاط واجب تا مصلحت نباشد آن را نفروشند، ولی وصی پدر و وصی جد پدری و حاکم شرع تنها در صورتی می‎توانند مال کودک را بفروشند که مصلحت او در آن باشد. همچنین است در جمیع این احکام حکم دیوانه ای که ازاول دیوانه بوده است، ولی اگر پس از بلوغ دیوانه شده بنابراحتیاط واجب پدر یا جد پدری با نظر حاکم شرع در مال اوتصرف کنند.

مساله 2039- اختیار مال کسی که غایب باشد و به او دسترسی نیست با حاکم شرع جامع الشرایط است تا مطابق مصلحت در آن تصرف نماید.

ناوبری کتاب