صفحه ۳۵۵

خصوصا اگر ضرر آن زیاد باشد.

مساله 2007- وزن یا مقدار خونی که مورد خرید و فروش قرار می‎گیرد باید معلوم باشد، ولی در صورتی که وزن یامقدار آن را ندانند می‎توانند مصالحه نمایند.

مساله 2008- خرید و فروش هر چیز مست کننده روان حرام و باطل است.

مساله 2009- انسان می‎تواند بعضی از اعضای خود را - مانند کلیه - برای پیوند به دیگری بفروشد، به شرط اینکه برای خودش ضرر قابل توجهی نداشته باشد.

مورد دوم - خرید و فروش مالی که از راه نامشروع به دست آمده است.

مساله 2010- خرید و فروش مالی که از راه نامشروع به دست آمده - مانند مال غصبی یا مالی که از راه دزدی یا قمار ویا به وسیله معامله باطلی به دست آمده - حرام و باطل است، و فروشنده باید پولی را که گرفته پس بدهد.

مساله 2011- اگر خریدار از اول قصدش این باشد که بهای جنس را ندهد یا از پول حرام پرداخت کند، معامله اشکال دارد و تصرف در آن نیز محل اشکال است. و اگر از اول قصدش این ، نباشد معامله صحیح است، ولی باید مقداری را که بدهکار است از مال حلال بپردازد.

مساله 2012- فروشنده مال غصبی باید پولی را که از خریدار گرفته به او برگرداند، ولی اگر مالک معامله را امضا کندصحیح می‎شود.

مساله 2013- اگر کسی مالی را غصب کند و بفروشد و پس از فروش صاحب مال معامله را برای خودش اجازه دهد، معامله صحیح است، و احتیاط واجب آن است که مشتری و صاحب مال در منفعتی که برای جنس و عوض آن درفاصله عقد و اجازه پیدا شده با یکدیگر مصالحه نمایند.

مساله 2014- اگر کسی مالی را غصب کند و به قصد اینکه پول آن مال خودش باشد آن را بفروشد، چنانچه صاحب مال معامله را رد کند معامله باطل است، و اگر برای کسی هم که مال را غصب کرده اجازه نماید صحت معامله محل اشکال است، ولی اگر برای خودش اجازه نماید معامله صحیح است.

مورد سوم - خرید و فروش چیزهایی که مالیت نداشته و ارزش ندارند، و یا منافع معمولی آنها فقط کار حرام باشد.

مساله 2015- خرید و فروش چیزهای بی ارزش - مانند یک پر کاه - و نیز چیزهایی که از نظر شرعی خرید و فروش آن ممنوع شده - مانند ابزار لهو و لعب در صورتی که از وسائل اختصاصی حرام باشد - حرام و باطل است.

ناوبری کتاب