صفحه ۳۳۳

معصیت صرف می‎کند و نیز بنابراحتیاط واجب به شرابخوار و کسی که آشکارا گناه کبیره مرتکب می‎شود نباید فطره بدهند.

مساله 1909- اگر طفل شیعه ای فقیر باشد و ولی داشته باشد بنابراحتیاط واجب فطره را به ولی او بدهد، و اگر ولی نداشته باشد با اجازه حاکم شرع فطره را ملک او گرداند و سپس برای او قبول نماید و به مصرف او برساند.

مساله 1910- بنابراحتیاط واجب به یک فقیر بیشتر از مخارج سالیانه اش و نیز کمتر از یک صاع - که تقریبا سه کیلوگرم است - فطره ندهند. همچنین بنابراحتیاط فطره یک نفر را دو نیم نکنند، مثلا به یک فقیر چهار کیلو و نیم ندهند، بلکه یاسه کیلو و یا شش کیلو بپردازند.

مساله 1911- اگر کسی بگوید فقیرم نمی توان به او فطره داد، مگر اینکه از ظاهر حال او گمان پیدا شود که فقیر است یا انسان بداند که قبلا فقیر بوده است.

مساله 1912- اگر انسان به خیال اینکه کسی فقیر است به او فطره دهد و بعد بفهمد فقیر نبوده، دو صورت دارد:

الف - اگر مالی که به او داده است از بین نرفته باشد، باید پس بگیرد و به مستحق بپردازد، و اگر نتواند بگیرد باید از مال خودش فطره را بدهد.

ب - اگر آن مال از بین رفته باشد، در صورتی که گیرنده فطره خود را مستحق نمی دانسته و یقین داشته یا احتمال می‎داده آنچه را گرفته فطره است باید عوض آن را بدهد، وگرنه او ضامن نیست و پرداخت کننده باید دوباره فطره رابدهد.

مساله 1913- کسی که سید نیست نمی تواند به سید فطره بدهد، حتی اگر سیدی نان خور او باشد نمی تواند فطره اورا به سید دیگر بپردازد. ولی سید می‎تواند فطره خود و هر سیدی را که نان خور او می‎باشد به سید و یا غیر سیدبپردازد، ولی اگر نان خور سید غیر سید باشد بنابراحتیاط فطره او را به سید ندهد.

مساله 1914- مستحب است در پرداخت زکات فطره ابتدا خویشان فقیر و بعد همسایگان فقیر خود را بر دیگران مقدم بدارد، همچنین مستحب است اهل علم فقیر را بر غیر اهل علم مقدم بدارد. ولی اگر دیگران از جهتی برتری داشته باشند مستحب است آنان را در اولویت قرار دهد.

ناوبری کتاب