صفحه ۳۲۰

گندم و جو را از کاه جدامی کنند و پس از خشک شدن خرما و انگور می‎تواند زکات را مطالبه نماید، و اگر مالک ندهد و مال مورد زکات از بین برود، باید عوض آن را پرداخت نماید.

مساله 1816- اگر بعد از آنکه زکات گندم، جو، خرما و انگور واجب شد مالک آنها از دنیا برود، باید زکات را از مال اوپرداخت نمایند، ولی اگر پیش از واجب شدن زکات از دنیا برود، هریک از ورثه که سهمش به اندازه نصاب است بایدزکات سهم خود را پرداخت نماید.

مساله 1817- اگر درخت خرما و انگور را برای عموم وقف نمایند و متولی وقف پیش از وقت تعلق زکات آن را دراختیار کسانی که مورد وقف هستند بگذارد، زکات بر هر یک از آنان که سهم او به حد نصاب رسیده واجب است، وچنانچه برای عده خاصی وقف کرده باشند، سهم هر یک از کسانی که مورد وقف هستند اگر به حد نصاب برسد بایدزکات آن را بپردازد.

مساله 1818- هرگاه انسان بخواهد قبل از رسیدن وقت زکات آن را به مستحق بدهد نمی تواند به قصد زکات پرداخت نماید، بلکه می‎تواند به قصد قرض بدهد و باید به او اعلام نماید که قرض است و او قبول کند، پس اگر بعد از رسیدن وقت زکات استحقاق وی باقی باشد، قرض او را بابت زکات حساب نماید.

مساله 1819- اگر شک کند زکاتی را که بر او واجب بوده داده است یا نه، باید زکات را بپردازد، هرچند بنابراحتیاطواجب شک او مربوط به زکات سالهای پیش باشد. ولی اگر شک داشته باشد که زکات بر او واجب شده یا نه، لازم نیست آن را بپردازد.

مساله 1820- کسی که شک دارد زکات به عهده او می‎باشد یا نه، برای مراعات احتیاط می‎تواند مالی به فقیر بدهد وقصد کند که اگر واقعا زکات بدهکار باشد بابت زکات حساب شود، وگرنه چنانچه مظالمی به عهده اوست بابت آنهاباشد، و در غیر این صورت اگر پدرش یا شخص دیگری زکات بدهکار است بابت زکات او باشد، وگرنه بابت مظالم احتمالی او حساب شود. همچنین کسی که شک دارد خمس بدهکار است یا نه، می‎تواند به همین کیفیت به مصرف خمس برساند.

مساله 1821- اگر چند نفر شریک باشند، سهم هرکدام که به حد نصاب برسد زکات بر او واجب می‎شود.

مساله 1822- بنابراحتیاط واجب شخص زکات دهنده در تمام موارد نه گانه زکات کمتر از پنج درهم، یعنی دو مثقال و پانزده نخود - حدود ‏13/27 گرم - نقره یا قیمت آن به یک فقیر ندهد

ناوبری کتاب