صفحه ۳۱۷

آن به اندازه نصاب برسدزکات آن واجب است.

مساله 1795- گندم، جو، کشمش و خرمایی که زکات آنها داده شده اگر چند سال هم نزد انسان بماند زکات ندارد.

مساله 1796- اگر مقداری خرما یا انگور تازه دارد که خشک آن به اندازه نصاب می‎رسد، احوط آن است که زکات را تاموقع خشک شدن تاخیر بیندازد. و چنانچه با قصد زکات از تازه آن به اندازه زکات به مستحق بدهد خالی از اشکال نیست، مگر اینکه به قصد قرض بدهد و بعد به جای زکات حساب کند.

مساله 1797- اگر گندم، جو، خرما و یا کشمشی که مشمول زکات شده دارای جنس خوب و بد باشد، بنابراحتیاطواجب زکات هر کدام از خوب و بد را از خود آنها و بهتر است همه را از جنس خوب پرداخت نماید، و زکات همه رانمی تواند از جنس بد بدهد.

مساله 1798- اگر انسان در چند شهر که فصل آنها با یکدیگر اختلاف دارد و زراعت و میوه آنها در یک وقت به دست نمی آید گندم یا جو یا خرما و یا انگور داشته باشد و همه آنها محصول یک سال محسوب شود، چنانچه چیزی که اول می‎رسد به اندازه نصاب باشد باید زکات آن را همان وقت بپردازد، و زکات بقیه را هر وقت به دست می‎آید پرداخت نماید. و اگر آنچه اول می‎رسد به اندازه نصاب نباشد صبر کند تا بقیه آن برسد، پس اگر روی هم به مقدار نصاب شودزکات آن واجب است، و در غیر این صورت واجب نمی شود. و شرط نیست آنچه اول رسیده است باقی باشد.

مساله 1799- اگر درخت خرما یا انگور در یک سال دو مرتبه میوه دهد، چنانچه روی هم به مقدار نصاب باشدبنابراحتیاط زکات آن را بدهد.

مساله 1800- اگر کسی انگور یا خرما را بر روی درخت قبل از تعلق زکات، و یا گندم و جو را قبل از دانه بستن بخرد وبه حد نصاب برسد باید زکات آن را بپردازد، ولی اگر بعد از تعلق زکات بخرد یا اجاره نماید زکات بر عهده فروشنده بوده است، و اگر او زکات را نپرداخته باشد، معامله نسبت به مقدار زکات محل اشکال است، مگر اینکه فروشنده زکات را از مال دیگر بدهد.

نصاب غلات:

مساله 1801- نصاب گندم، جو، خرما و کشمش «288 من تبریز منهای 45 مثقال" است که تقریبا معادل «863 کیلو و790 گرم" می‎شود، پس هرگاه به این مقدار برسد باید زکات آن را بپردازد.

ناوبری کتاب