فروش آنها در پایان هرسال ممکن باشد باید در پایان سال اول خمس اصل سرمایه و ترقی آن را، و در سالهای بعد خمس ترقی قیمت باقیمانده را بپردازد، هرچند آنها را نفروشد. و اگر چندین سال حساب نکرده، کافی نیست خمس همه را بدهد، بلکه باید خمس سال به سال را حساب کند و خمس درآمد هرسال را با همه درآمد خمس سال قبل بدهد، مثلا اگر آخرسال اول همه مال صد هزار تومان ارزش داشته و آخر سال دوم دویست هزار تومان ارزش دارد، بیست هزار تومان برای سال اول بدهکار است و از صد هزار تومان سال دوم، بیست هزار تومان آن سود خمس سال اول است و شانزده هزار تومان نیز برای هشتاد هزار تومان سود سال دوم بدهکار است، پس در آخر سال دوم پنجاه و شش هزار تومان بدهکار میباشد. و به همین نسبت حساب سالهای بعد باید انجام شود، و کسی که شخصا توان محاسبه را ندارد بایدبه مجتهد جامع الشرایط اعلم یا نماینده او مراجعه و مصالحه نماید.
مساله 1645- هرگاه از درآمد سال چیزی را که جزو مخارج او نیست خریداری کند و قیمت آن ترقی نماید، بایدعلاوه بر خمس اصل آن خمس ترقی قیمت را نیز بپردازد.
مساله 1646- اگر قیمت جنسی که برای تجارت خریده بالا رود و آن را نفروشد و در بین سال قیمتش پایین آید، خمس مقداری که بالا رفته بر او واجب نیست، و اگر پس از ترقی قیمت به امید ترقی بیشتر - با وجود مشتری و امکان فروش - بی جهت تا پایان سال آن را نفروشد و در سال بعد قیمتش تنزل پیدا کند، خمس ترقی قیمت را باید بپردازد، ولی اگر به اندازه ای نگه داشته که تجار معمولا برای گران شدن جنس آن را نگه میدارند و اتفاقا قیمت آن تنزل پیداکند، خمس ترقی قیمت آن را بدهکار نیست.
مساله 1647- اگر عین مالی را که خمس ندارد - مانند ارث یا مهریه - سرمایه و یا وسیله تجارت یا کسب قرار دهد، لازم نیست خمس آن را بدهد، ولی اگر قیمت آن ترقی پیدا کند و یک سال از آن بگذرد و امکان فروش هم داشته باشد، باید خمس ترقی قیمت را بپردازد.
مساله 1648- هر جنس و مالی که یک بار خمس آن داده شود دیگر خمس به آن تعلق نمی گیرد، مگر اینکه رشد کرده یا قیمت آن افزایش یابد، که باید خمس مقداری که رشد کرده یا افزایش یافته داده شود، ولی اگر رشد قیمت بر اثرکاهش ارزش پول باشد - به طوری که درآمد و غنیمت محسوب نشود - خمس آن لازم نیست.
مساله 1649- اگر نهالی را از درآمد خود بخرد و بکارد، چنانچه خمس آن را نداده باشد باید خمس درخت رابپردازد.