صفحه ۲۹۰

مساله 1639- کاسبی که در طول سال به مردم نسیه داده، اگر در آخر سال وقت وصول آن رسیده و قابل وصول است و مثل نقد می‎باشد باید خمس سود آن را پرداخت نماید، و در غیر این صورت بنابراقوی سود آن جزو سود سالی است که وصول می‎شود.

مساله 1640- افرادی که در ادارات دولتی یا موسسات خصوصی کار می‎کنند و معمولا اداره مقداری از حقوق آنان راپس انداز می‎کند تا هنگام بازنشستگی بتدریج به آنان پرداخت نماید، پس از بازنشستگی هرمقدار را که در هر سال به آنان بدهند جزو درآمد آن سال حساب می‎شود و لازم نیست خمس آن را فورا پرداخت نمایند.

خمس سرمایه و ترقی قیمت:

مساله 1641- اگر با پول خمس داده یا پولی که خمس ندارد - مانند ارث - باغی احداث کند یا دام بخرد که پس ازافزایش قیمت آن را بفروشد، باید خمس میوه و رشد درختهای باغ و خمس افزایش قیمت باغ و نیز خمس شیر و پشم و فربهی دام و افزایش قیمت آن را پرداخت کند، ولی اگر قصدش افزایش قیمت نباشد، بلکه باغ را برای بهره گیری ازمیوه درختان آن احداث کند و دام را برای استفاده از شیر و پشم آن خریده باشد، تنها باید خمس میوه یا شیر و پشم زائد بر مخارج سالیانه اش را بپردازد.

مساله 1642- هرگاه با پول خمس داده یا پولی که خمس ندارد - مانند ارث - خانه یا ملکی بخرد یکی از دو حالت رادارد:

الف - اینکه قصدش تجارت با آن نباشد بلکه می‎خواهد خودش از آن استفاده نماید، که در این صورت ترقی قیمت آن خمس ندارد، و اگر از روی اتفاق آن را به ملک دیگری تبدیل کند نیز خمس ندارد، ولی اگر تصادفا آن را بیشتر از آنچه خریده بفروشد پول اضافی از درآمد سال فروش حساب می‎شود، که اگر از مخارج سالیانه زیاد بیاید باید خمس آن رابپردازد.

ب - اینکه قصدش تجارت با آن باشد، که در این صورت اگر یک سال از ترقی قیمت آن بگذرد و امکان فروش داشته باشد به طوری که در نظر مردم سود موجود حساب شود، خمس ترقی قیمت باید پرداخت گردد.

مساله 1643- باغ یا ملکی که به انسان ارث رسیده، اگر در سالهای بعد از روی اتفاق آن را تبدیل کند یا بفروشد وقیمت آن از زمانی که به ارث رسیده بیشتر باشد ترقی قیمت آن خمس ندارد.

مساله 1644- کسی که از درآمد سال اشیاء یا اموالی را برای تجارت و سرمایه فراهم آورده، اگر

ناوبری کتاب