صفحه ۲۱۳

هر دو شهر وطن اوست، و نیز اگر بیشتر از دو محل را برای زندگی اختیار کرده باشد همه آنها وطن او محسوب می‎شوند.

مساله 1169- مسافر اگر به جایی برسد که وطن او بوده ولی از آنجا به طور کلی صرف نظر کرده نمازش شکسته است، هرچند در آنجا ملک داشته باشد و وطن دیگری هم برای خود اختیار نکرده باشد، مگر اینکه بخواهد همیشه درشهرها سیاحت کند و اصلا برای خود وطنی انتخاب ننماید که در این صورت نماز او در همه جا تمام است.

ب - قصد اقامه:

به جایی که وطن انسان نیست ولی می‎خواهد حداقل ده روز در آنجا بماند "محل اقامه" گفته می‎شود.

مساله 1170- مسافری که قصد دارد ده روز پشت سرهم در یک محل بماند یا می‎داند ناخواسته ده روز در یک محل می‎ماند، باید نمازهای خود را در آن محل تمام بخواند.

مساله 1171- مسافری که می‎خواهد ده روز در محلی بماند لازم نیست قصد ماندن شب اول و شب یازدهم را داشته باشد و همین که قصد کند از اذان صبح روز اول تا مغرب روز دهم بماند باید نماز را تمام بخواند، همچنین به عنوان مثال اگر قصدش این باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز یازدهم بماند باید نماز را تمام بخواند.

مساله 1172- مسافری که می‎خواهد ده روز در محلی بماند در صورتی باید نماز را تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در یک جا بماند، پس اگر قصد ماندن در دو محل را داشته باشد - مانند کسی که بخواهد در دو شهر نزدیک به هم بماند - باید نماز را در هر دو محل شکسته بخواند.

مساله 1173- میزان در وحدت یا تعدد محل، حکم عرف است، پس اگر در یک شهر قصد ده روز کند گردش او درمحله های آن شهر مانعی ندارد، هرچند آن شهر بزرگ باشد، مگر آنکه محله های آن شهر به گونه ای از یکدیگر دور وجدا باشند که چند محل حساب شوند و شخصی را که از یک محله به محله دیگر رفته بگویند مسافرت کرده است.

مساله 1174- مسافری که می‎خواهد ده روز در محلی بماند، اگر از اول قصد داشته باشد در بین ده روز به اطراف آنجاهم برود، در صورتی به قصد او ضرر نمی زند که آن اطراف نیز در نظر مردم جزو همان محل به حساب آید - مانندباغها و قبرستان اغلب شهرها - گرچه کمی از حد ترخص بگذرد، و در غیر این صورت به قصد او ضرر می‎زند، هرچندزود برود و برگردد. پس

ناوبری کتاب