صفحه ۹۴

اما تناسخ ملکی - چنان که گفته شد - امری محال است و درست روشن نیست چه کسانی به آن قائل گشته یا برای چه به آن قائل شده اند. مرحوم صدر المتألهین فرموده است: برخی از اهل نظر برای این که نفوس و ارواح را متناهی می‎دانسته اند نظر به حقانیت تناسخ داده اند.الحکمة المتعالیه، ج 4، ص 27.

و بعضی گفته اند: علت این که عده ای قائل به تناسخ شده اند آن است که چون نفوس و ارواح، مادی و جرمانی هستند نمی توانند مجرد و بدون بدن باقی بمانند، پس به ناچار به موجود مادی دیگری غیر از بدن اول تعلق می‎گیرند.شرح حکمة الاشراق، فصل اول، مقاله پنجم، ص 476.

و بعضی گفته اند: قائلین به تناسخ برخی از هندوها هستند که می‎پندارند نفس از گناهان خود پاک نمی شود مگر به وسیله تناسخ، و تنها آلهه برترند که دچار تناسخ نمی شوند؛ و از این رو هندوها آرزو دارند که به وسیله تناسخ ارتقای روحی پیدا نموده و تا مرتبه الهیت راه یابند و می‎گویند: نفوس نیکان همواره در پرتو تناسخ صعودی به مراحل برتر کمال می‎رسند ولی نفوس بدان به واسطه تناسخ نزولی و تعلق به جسم جمادی یا نباتی یا حیوانی به انحطاط و سقوط در درکات عقاب می‎رسند یا این که تا زمان از بین رفتن تمام اشیاء گرفتار عذاب می‎مانند.

تناسخ در اسفار ملا صدرا

(سؤال) این جانب به دنبال کتاب مفصلی هستم تا تناسخ روح را به نقد و چالش کشیده باشد. این اندیشه در حال رشد و نمو در میان جوانان است. لطفا حقیر را راهنمایی فرمایید.

جواب: بهترین و دقیق ترین کسی که در این زمینه بحث کرده است، حکیم بزرگ مرحوم صدرالمتألهین در کتاب با ارزش خود به نام "اسفار" در مبحث نفس می‎باشد. و آن کتاب مأخذ بسیاری دیگر از کتاب ها در این موضوع است.

ناوبری کتاب