برخورد با مردم نبوده است، چرا که اجبار و الجاء انسان ها بر هدایت با مسأله تکامل انسان ها و قرب معنوی به خداوند از راه اختیار تنافی دارد. سنت الهی در مورد پیامبر اسلام (ص) و سایر پیامبران (ع) همین بوده است.
خداوند متعال در مورد انسان و آزاد بودن او در انتخاب و اختیار راه حق و باطل میفرماید: (انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) ؛سوره انسان (76)، آیه 3. "ما راه را به او نشان دادیم، چه سپاسگذار باشد و چه ناسپاس".
ولایت ائمه: و نقش آرای مردم
(سؤال) سکوت امیر مؤمنان علی (ع) تا زمانی که مردم برای بیعت آمدند، آیا همان است که به لفظ امروز دموکراسی است ؟ یعنی ولایت خدایی امام (ع) در زمانی که رأی مردم به آن ملحق شود قابل اجرا است و در غیر این صورت مسئولیتی برای امام در مقام حاکم مسلمانان وجود نداشته است، و این همان میزان رأی ملت است ؟
جواب: به نظر ما شیعیان، ائمه معصومین (ع) با نصب پیامبر(ص) از طرف خداوند به امامت منصوب شده اند، ولی تحقق عملی و فعلی زمامداری آنان بدون بیعت و خواست مردم امکان نداشت، زیرا زعامت مقبول مردم با زور، معنا و امکان ندارد. و با بیعت نکردن مردم با آنان، هر چند مردم مرتکب خطا شده اند، ولی تکلیف و مسئولیت از امامان ساقط میشود.
بنابراین در مورد ائمه معصومین (ع) تحقق پیدا کردن حاکمیت مردمی آنان موقوف به رأی و بیعت مردم است و قبل از رأی و بیعت، حاکمیت مردمی آنان فعلیت و تحقق پیدا نمی کند. اما در مورد غیر معصومین (ع) علاوه بر تحقق و فعلیت پیداکردن آن، مشروعیت آن نیز موقوف به رأی و بیعت مردم میباشد.