صفحه ۵۷

از طرف دیگر نمی توان رفع و بالا بردن حضرت عیسی (ع) را جسمانی دانست، زیرا در هر دو مورد که در قرآن به رفع آن حضرت اشاره شده با کلمه "الی" و "الیه" آمده است: (رافعک الی ) سوره آل عمران (3)، آیه 55.، (بل رفعه الله الیه ) سوره نساء (4)، آیه 158. و رفع به سوی خداوند با جسمیت و رفع جسد آن حضرت تناسبی ندارد؛ آنچه تناسب دارد رفع روح آن حضرت است.

4 - و اصولا رفع و بالا بردن جسم و جسد حضرت عیسی (ع) در آسمان ها با توجه به نیازهای طبیعی انسان تناسبی ندارد.

5 - و آنچه در روایات درباره حضرت عیسی (ع) آمده که هنگام ظهور حضرت ولی عصر (عج) نازل می‎شوند، بر فرض صحیح بودن این روایات، به احتمال قوی، مراد از نزول، خلق و احیای مجدد حضرت عیسی (ع) می‎باشد. و در موارد زیادی در قرآن، نزول به معنای خلق و احیا آمده است.

جواب: تفصیل پاسخ در نامه نمی گنجد؛ اما اجمالا به چند نکته اشاره می‎شود:

1 - امکان عقلی زنده بودن حضرت عیسی (ع) به نحو اعجاز و غیر عادی قابل انکار نمی باشد؛ همچنان که کیفیت غیر عادی و اعجازگونه حمل و تولد آن حضرت که مستفاد از قرآن است و نیز معجزاتی که بنابر نص قرآن، توسط آن حضرت انجام شده قابل انکار نمی باشد. به علاوه با وجود معجزاتی که در قرآن در مورد پیامبرانی همچون حضرات ابراهیم و موسی (ع) و بعضی دیگر ذکر شده است، زنده بودن حضرت عیسی (ع) به شکل غیر عادی و خارج از متعارف نزد بشر هیچ استبعادی نخواهد داشت.

2 - معنای "توفی" در قرآن مرادف با میراندن نیست، بلکه به معنای گرفتن به طور کامل و حفظ کردن است؛ و شاهد بر آن، آیه شریفه: (الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها) ؛سوره زمر (39)، آیه 42. "خدا جان افراد را به هنگام مرگ و نیز به هنگام

ناوبری کتاب