انسان و اصل برائت او میباشد، طبعا مجوزی برای آن در شرع وجود ندارد.
و اگر گفته شود در بعضی موارد چنانچه متهم سیاسی بازداشت نشود نظام مختل خواهد شد، پس از باب تزاحم اهم و مهم زندانی کردن او جایز بلکه واجب میشود، در جواب گفته میشود: اختلال نظام اگر به معنای اختلال یا سست شدن قدرت بعضی اشخاص و حاکمان است، اختلال آن مجوز عدول از اصول اولیه ذکر شده و ارتکاب کار حرام نیست؛ و اگر به معنای اختلال حاکمیت مورد نظر مردم است که با رأی خود آن را انتخاب کرده اند، آزاد بودن هیچ فرد یا جمعی که فعالیت غیر مسلحانه میکنند معمولا موجب چنین اختلالی در یک نظام پایدار مردمی نخواهد شد.
و اما حقوق زندانی نیز - در مواردی که حبس او جایز باشد - مورد نظر و تأکید اسلام قرار گرفته است، از جمله: حفظ حیثیت و کرامت و حقوق انسانی او، مراعات نیازهای مادی و معنوی زندانی از قبیل بهداشت و تغذیه کافی و امکانات مناسب، امکان ملاقات زندانی به تنهایی با همسر خود، لزوم توجه مسئولان جدید قضایی نسبت به اوضاع و احوال زندانیان گذشته، ضامن بودن حکومت در صورت کوتاهی و یا زیاده روی نسبت به حقوق زندانیان، مراعات شئون دینی زندانی، حق داشتن وکیل برای دفاع از حقوق خود و... .
یادآوری میشود: حفظ حیثیت و کرامت انسانی منحصر به مسلمان و مؤمن نیست، بلکه در آیات و روایات معصومین (ع) نسبت به حفظ آبرو و حیثیت همه انسان ها حتی غیر مسلمانان تأکید شده و علاوه بر آن به نیکی کردن و عدالت با آنان ترغیب و توصیه شده است.
در قرآن کریم آمده است: (لاینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبروهم و تقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین) ؛سوره ممتحنه (60)، آیه 8. "خداوند شما را از نیکی و عدالت درباره کسانی [از مخالفان ] که با شما در [کار] دین