صفحه ۵۳۲

شریفه: (ان الذین ارتدوا علی أدبارهم من بعد ما تبین لهم الهدی الشیطان سول لهم...) ؛سوره محمد (47)، آیه 25. "همانا کسانی که پس از روشن شدن حق و راه هدایت برای آنان، به عقب برگشتند [و مرتد شدند] در دام شیطان قرار گرفته اند"، به خوبی استفاده می‎شود؛ زیرا ارتداد را مقید به تبین و روشن بودن حق و هدایت برای اشخاص فرموده است. آیات دیگری نیز به همین معنا دلالت دارد.

اگر کسی چیزی را ضروری دین بداند و آن را از روی علم و عمد و با انگیزه عناد و جحد با حق و حقیقت انکار نماید و توجه داشته باشد که انکار آن منجر به انکار رسالت پیامبراکرم (ص) می‎شود، مرتد خواهد بود.

و صرف این که یک مسلمان و شیعه واقعی، عقاید باطلی داشته باشد موجب کفر یا فسق او نمی شود؛ زیرا چه بسا این عقاید باطل، به نظر خودش عقاید حق می‎باشد.

بنابراین اثبات ارتداد بسیار مشکل می‎باشد، زیرا یقین و تبین از امور نفسانی غیر مشهود است؛ و از این رو به صرف انکار حق، نمی توان کسی را مرتد شمرد. و در مورد ارتداد و نیز سایر گناهانی که موجب حد یا تعزیر است اگر کوچک ترین شبهه ای در ثبوت آن ها باشد، حد و تعزیر جاری نمی شود.

پیامبراکرم (ص) فرمودند: "ادرأوا الحدود بالشبهات"؛وسائل الشیعة، ج 28، ص 47، ح 4. "با شک و شبهه اجرای حدود را متوقف کنید". و اگر مرتکب یکی از گناهان ذکر شده، قبل از دستگیری توبه کند، یا شبهه توبه در بین باشد، حد از او ساقط می‎شود.

ارتداد در قرآن

(سؤال) در قرآن آمده است که در دین، هیچ اجباری نیست، ولی در جای دیگری آمده است که اگر دین خود را تغییر بدهید مرتدید و به مرگ محکوم هستید، شما این تضادها را در قرآن چگونه توجیه می‎کنید؟

ناوبری کتاب