"بغی" نیز تجاوز مسلحانه به حقوق دیگران و خروج از عدالت و حق است.
"افساد" هم اگر همراه با محاربه فرض شود موضوع حکم مزبور در آیه خواهد بود؛ و بر فرض مستقل بودن آن در موردی صدق میکند که موجب تضییع حقوق و امنیت گروهی از مردم گردد، در حالی که فعالیت های سیاسی این گونه نیست بلکه گاه از مقوله امر به معروف و نهی از منکر میباشد و در جهت احقاق حقوق جامعه است.
علاوه بر این، عناوین نامبرده از عناوین قصدیه میباشند و صدق و احراز هریک از آن ها متوقف است بر احراز قصد شخص و یا - حداقل - علم او به اثرگذاری؛ و احراز این دو شرعا شرایط ویژه ای دارد و به آسانی صورت نمی پذیرد. و اصولا در مواردی که اندک شبهه ای از ناحیه موضوع جرم یا حکم آن وجود داشته باشد، دستور شرع مقدس رعایت احتیاط است، به خصوص در امور مربوط به نفوس، دماء، اموال و آبروی افراد.
و به بیانی دیگر در موارد فعالیت های سیاسی، اولا: از آن جا که مصداق هیچ یک از عناوین فوق نمی باشند هیچ مجوز شرعی برای منع از آن ها یا بازداشت و محاکمه افراد با این اتهام وجود ندارد؛ در دستورات اسلام و سیره رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) بازداشت و محکومیت سیاسی و این که کسانی را به مجرد اعتقاد و یا اظهار نظر در برابر حاکمیت و انتقاد از آن بازداشت و محاکمه نمایند وجود ندارد. مخالفان سیاسی حضرت امیر(ع) در زمان حکومت آن حضرت به صورت علنی و با آزادی کامل علیه ایشان فعالیت میکردند، و حتی عبدالله بن کواء که از خوارج بود در حضور آن حضرت علنا علیه ایشان شعار داد، ولی تا زمانی که آنان دست به سلاح نبردند آن حضرت نه تنها آنان را بازداشت نکرد بلکه حقوق آنان را نیز از بیت المال قطع نفرمود.
و ثانیا: بر فرض این که شرعا بتوان اشخاص را به خاطر فعالیت های سیاسی بازداشت و محاکمه نمود، چون در این گونه اتهامات محاکم و قضات منسوب به حاکمیت ذی نفع و طرف دعوا هستند - و از شرایط قاضی بی طرفی او نسبت به