صفحه ۵۱۸

کرده اند و به دلیل دخالت مأمورین اقدام آن ها عقیم مانده و در این ماجرا کسی کشته نشده است، می‎توانند از مصادیق محارب قلمداد گردند؟ و با توجه به نظر فقهای شیعه - نظیر محقق در "شرایع"شرائع الاسلام، ج 4، ص 958.، علامه در "قواعد"قواعد الاحکام، ج 3، 568.، شهید در "مسالک"مسالک الافهام، ج 15، ص 5. و صاحب "جواهر"جواهر الکلام، ج 41، ص 564. - که قصد اخافه ناس را شرط تحقق محاربه دانسته اند، در صورت عدم احراز چنین قصدی، آیا می‎توان حکم محاربه را جاری کرد؟

جواب: الف - با توجه به روایات ائمه معصومین (ع) و نیز کلمات فقها، که ناظر به آیه شریفه مذکور در سؤال و شارح آن است، مراد از "محارب" که موضوع برای یکی از احکام ذکر شده در آیه می‎باشد، کسی است که:

اولا: سلاح بر کشیده باشد، به ویژه این که کلمه "محاربه" مأخوذ از حرب است که معمولا با سلاح انجام می‎گرفته و می‎گیرد. البته عنوان "سلاح" فی نفسه موضوعیت ندارد، بلکه شامل هرگونه ابزار و روشی است که بتوان با آن مردم را به قصد بر هم زدن وضع مورد پذیرش آنان ترساند یا غیر آن و حتی آتش زدن خانه و کاشانه مردم.

ثانیا: شخص مسلح علاوه بر کشیدن سلاح قصد ترساندن مردم و سلب آرامش و امنیت عمومی و ایجاد فساد را داشته باشد؛ و گویا شرط بودن این ویژگی که از روایات و کلمات فقها استفاده می‎شود از جمله: (و یسعون فی الارض فسادا) ؛ "و در زمین به فتنه و فساد می‎کوشند" فهمیده می‎شود درحقیقت جزء موضوع برای احکام مذکور در آیه است.

بدیهی است در مقام قضاوت، احراز موضوع حکم شرط صحت آن می‎باشد. بنابراین در این مقام باید سلاح برکشیدن و نیز قصد اخافه و ترساندن احراز گردد؛ به خصوص این که در مسائل دماء، رعایت احتیاط عقلا و شرعا مطلوب، بلکه واجب می‎باشد. از این رو اگر سلاح کشیدن یا قصد اخافه احراز نگردد، گرچه خوف محقق

ناوبری کتاب