کرده اند و به دلیل دخالت مأمورین اقدام آن ها عقیم مانده و در این ماجرا کسی کشته نشده است، میتوانند از مصادیق محارب قلمداد گردند؟ و با توجه به نظر فقهای شیعه - نظیر محقق در "شرایع"شرائع الاسلام، ج 4، ص 958.، علامه در "قواعد"قواعد الاحکام، ج 3، 568.، شهید در "مسالک"مسالک الافهام، ج 15، ص 5. و صاحب "جواهر"جواهر الکلام، ج 41، ص 564. - که قصد اخافه ناس را شرط تحقق محاربه دانسته اند، در صورت عدم احراز چنین قصدی، آیا میتوان حکم محاربه را جاری کرد؟
جواب: الف - با توجه به روایات ائمه معصومین (ع) و نیز کلمات فقها، که ناظر به آیه شریفه مذکور در سؤال و شارح آن است، مراد از "محارب" که موضوع برای یکی از احکام ذکر شده در آیه میباشد، کسی است که:
اولا: سلاح بر کشیده باشد، به ویژه این که کلمه "محاربه" مأخوذ از حرب است که معمولا با سلاح انجام میگرفته و میگیرد. البته عنوان "سلاح" فی نفسه موضوعیت ندارد، بلکه شامل هرگونه ابزار و روشی است که بتوان با آن مردم را به قصد بر هم زدن وضع مورد پذیرش آنان ترساند یا غیر آن و حتی آتش زدن خانه و کاشانه مردم.
ثانیا: شخص مسلح علاوه بر کشیدن سلاح قصد ترساندن مردم و سلب آرامش و امنیت عمومی و ایجاد فساد را داشته باشد؛ و گویا شرط بودن این ویژگی که از روایات و کلمات فقها استفاده میشود از جمله: (و یسعون فی الارض فسادا) ؛ "و در زمین به فتنه و فساد میکوشند" فهمیده میشود درحقیقت جزء موضوع برای احکام مذکور در آیه است.
بدیهی است در مقام قضاوت، احراز موضوع حکم شرط صحت آن میباشد. بنابراین در این مقام باید سلاح برکشیدن و نیز قصد اخافه و ترساندن احراز گردد؛ به خصوص این که در مسائل دماء، رعایت احتیاط عقلا و شرعا مطلوب، بلکه واجب میباشد. از این رو اگر سلاح کشیدن یا قصد اخافه احراز نگردد، گرچه خوف محقق