صفحه ۵۰۸

الارض ) حکایت از افساد خاصی می‎کنند که ضرر آن تنها متوجه شخص گناهکار نیست بلکه سلامت عادی یک مجتمع انسانی را برهم می‎زند؛ ماده "سعی" دلالت می‎کند بر تلاش و دویدن برای افساد، و هیأت فعل مضارع دلالت دارد بر اصرار و تداوم؛ و هیچ گاه برای حکایت از انجام یک گناه معمولی چنین تعبیری معمول نیست بلکه غلط است.

در این زمینه که آیا نسبت بین دو عنوان "محاربه" و "افساد فی الارض" تباین است یا عموم و خصوص مطلق یا من وجه، و آیا هریک از دو عنوان فوق به تنهایی موضوع مستقل برای احکام مذکوره در آیه محاربه است و یا این که هردو عنوان با هم موضوع واحدی می‎باشند و هر کدام جزء موضوع است، احتمالات و اقوالی مطرح است.

ممکن است گفته شود: چون موصول "الذین" در جمله: (و یسعون فی الارض فسادا) تکرار نشده است، پس ظاهر آیه این است که این جمله قید جمله: (یحاربون الله و رسوله ) می‎باشد. بنابراین هردو عنوان با هم موضوع واحدی می‎باشند برای احکام مذکوره، و هر کدام جزء موضوع می‎باشد، و در نتیجه احکام برای مطلق محارب نیست بلکه برای محارب مفسد است.

ولی ممکن است بگوییم: موضوع احکام مذکوره در آیه شریفه "سعی در افساد فی الارض" است.

نفس این عنوان تمام موضوع است، و محاربه به معنایی که گذشت یکی از مصادیق بارز آن می‎باشد، و ذکر آن در آیه شریفه برای اشاره به شأن نزول آن می‎باشد. و به تعبیر دیگر بین دو عنوان، عموم و خصوص مطلق می‎باشد و محارب اخص است و موضوع احکام مذکوره عنوان عام می‎باشد.

پس معنای آیه چنین است: "همانا جزای محاربین با خدا و رسول - چون ساعی در افساد فی الارض می‎باشند - این است که..." و حکم های چهارگانه به نحو تخییر و یا به نحو ترتیب برحسب مراتب موضوع برای آن ثابت است.

مؤید این احتمال اموری است:

1 - در کتاب حدود از "مراسم" سلا ر بن عبدالعزیز می‎خوانیم: "و المجرد للسلاح

ناوبری کتاب