شود که بعضی از حدود یا تعزیرات اختصاص به زمان خاصی داشته و مثلا متناسب با جامعه عربستان در زمان بعثت بوده است، در این فرض، شکل آن حکم متناسب با جامعه تحول یافته، تغییر خواهد کرد. برهمین اساس در مورد خصوص تعزیرات، به نظر این جانب موارد آن منحصر در تعزیرات بدنی نیست و متناسب با ساختار جامعه، شکل های آن نیز تفاوت میکند، و مواردی همچون تعزیر مالی یا زندان را نیز در بر میگیرد؛ بلکه در برخی موارد شامل تذکر مجرم به جرم خود و برخوردهای منفی با خطاکار نیز میگردد.
مسأله زکات و خمس نیز نوعی وضع مالیات برای فقرا و مساکین و مصالح جامعه بوده است که در میان همه ملت ها و شرایع، کم و بیش وجود داشته است؛ به عنوان نمونه میتوان از وضع زکات در تورات همان، فصل 25 و عهد جدید، انجیل متی، باب 23. و انجیل مثال زد. در ادیان و ملت های دیگر، عشر (یک دهم) و خمس (یک پنجم) در برخی مالیات ها وجود داشته است. و مقدار زکات و موارد آن توسط قانون هایی از این نوع که بر مبنای تحول جامعه در ادیان و امت های گوناگون انبیاء تعیین شده، صبغه زمانی داشته و مربوط به شرایط خاص آنان بوده است، هرچند اصل آن ثابت میباشد.
سن بلوغ و سن کیفرها
(سؤال) استحضار دارید در قوانین کیفری (قانون مجازات اسلامی) سن قانونی مشمول حدود، قصاص، دیات و... همان سن تکلیف (براساس قول مشهور دختر 9 سال تمام و پسر 15 سال تمام) است. از سوی دیگر در ابواب حدود و تعزیرات چهار شرط برای تعلق بیان شده که عبارتند از: علم به تحریم (حکم)، اختیار، بلوغ، کمال العقل.
نظر به این که تعیین سن تکلیف (بلوغ 9 و 15 سال) برای کیفر در عمل، مشکلات فراوانی پدید آورده و قضات محترم محاکم هم در بسیاری موارد دچار تردید در تصمیم گیری میشوند، از سوی