اگر کسی از مردم تقاضای تذکر و انتقاد کند معنای آن تقاضای اهانت نیست. اهانت تحقیر و تذلیل است؛ و هیچ کس حق ندارد خود را در معرض تحقیر و ذلت قرار دهد.
اهانت به هیچ مسلمانی - چه رسد به رهبران و علمای دینی و سایر دانشمندان - جایز نیست و حرام میباشد، و مرتکب هر فعل حرامی مستحق تعزیر و تأدیب است، و مقدار و کیفیت آن چنان که گذشت تابع نظر حاکم شرع - با رعایت حدود و شرایط آن و سنخیت میان گناه و مجازات - است.
اهانت به رهبران و عالمان دینی اگر فرضا به نوعی باشد که مستلزم اهانت به اسلام باشد طبعا گناه آن بزرگ تر و مجازات آن شدیدتر است؛ و اگر چنین نباشد خود آنان با دیگران تفاوتی ندارند. و به طور کلی حفظ و مراعات احترام و موقعیت رهبران با وضع قانون و مجازات اثر معکوس دارد؛ باید کاری کرد که ایمان و علاقه مردم تقویت گردد. شیوه مولا امیرالمؤمنین (ع) چنین بود که در برابر اهانت کنندگان با سعه صدر و عفو و گذشت برخورد میکردند؛ با این که اهانت به آن بزرگوار چه بسا اهانت به اصل اسلام تلقی میشد.
در روایات زیادی، در حد مستفیضه، از ائمه (ع) وارد شده است: "ان الله تبارک و تعالی یقول: من أهان لی ولیا فقد أرصد لمحاربتی و أنا أسرع شی الی نصرة أولیائی"؛الکافی، ج 2، ص 351، ح 5. "خدای تبارک و تعالی میگوید: هر کس به یکی از اولیای من اهانت کند همانا خود را آماده محاربه با من نموده است. و من در یاری اولیای خود از هر چیزی شتابان تر میباشم".
2 - اگر عصبانیت و فشار روحی به گونه ای باشد که عرفا از انسان سلب اختیار کرده باشد، مجازات جایز نیست؛ و در صورت شک "الحدود تدراء بالشبهات". و اصولا برای رفع مفاسد باید ریشه ها و علت ها را کشف و جبران نمود؛ برخورد با معلول ها کار پایه دار و پایداری نیست.