به موضوع حاکمیت نظری ندارد و اخلاق و آیین حکومت داری یک امر برون دینی است؛ خود آن حضرت فرموده است: "ایها الناس ان أحق الناس بهذا الامر أقواهم علیه و أعلمهم بامر الله فیه..."؛نهج البلاغه، خطبه 173. "ای مردم ! سزاوارترین مردم به امر حاکمیت و امامت قوی ترین آنان بر آن و داناترین مردم به حکم خداوند نسبت به آن میباشد".
آن حضرت دنبال کسب قدرت برای حکومت کردن بر مردم - چنان که سیره و شیوه رایج قدرتمندان است - نبود و چنین حکومتی را به تعبیر خودش پست تر از کفش کهنه یا همچون آب بینی بز میدانست، بلکه چنان که خود فرموده: قدرت را جز وسیله ای برای احقاق حق و ابطال باطل نمی داند.همان، خطبه 33.
و لزوم بیعت نمودن مردم با امامان (ع) برای قدرت پیدا نمودن آنان بر احقاق حق و ابطال باطل بوده است. بلی آنان بدون بیعت مردم و بسط ید و قدرت دارای مقام امامت بوده اند، ولی دیگران بدون بیعت مردم و انتخاب هیچ گونه حاکمیت و ولایتی نخواهند داشت. مشروح این بحث در جلد اول کتاب این جانب "ولایة الفقیه" یا ترجمه آن ذکر شده است، مراجعه شود.دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الاسلامیة، ج 1، ص 531؛ مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج 2، ص 327.
دلیل عصمت امامان:
(سؤال) اصولا چرا ما باید امامان (ع) را معصوم بدانیم ؟ این در حالی است که هیچ یک از آن بزرگواران در سخنان خود و حتی امام علی (ع) در "نهج البلاغه" از عصمت خود سخنی نگفته اند.
جواب: عصمت امامان (ع) با مقدمه نقلی به مدد مقدمه عقلی ثابت میگردد. زیرا در آیه شریفه: (اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر